تکنیک های کار گروهی
برای دیدن سایر محصولات این فروشنده اینجا کلیک کنید.
دسته کتاب و مجله زیردسته روانشناسی
این برنامه آموزشی بسیار موثر
اولین گام برای مدیریت صحیح
مدیریت اثر بخش
روشهایی برای موفقیت مالی
تماس تلفنی موثر
شیوه های مدیریت بر کارکنان
آنچه مدیران اجرائی باید بدانند
فروشنده: ایران فرستنده
قیمت: 5,500 تومان
روش خرید: برای خرید تکنیک های کار گروهی ، پس از کلیک روی دکمه زیر و تکمیل فرم سفارش، ابتدا محصول یا محصولات مورد نظرتان را درب منزل یا محل کار تحویل بگیرید، سپس وجه کالا و هزینه ارسال را به مامور پست بپردازید. جهت مشاهده فرم خرید، روی دکمه زیر کلیک کنید.
برای دیدن سایر محصولات این فروشنده اینجا کلیک کنید.
سمینار اعتماد به نفس(دکتر حلت)
برای دیدن سایر محصولات این فروشنده اینجا کلیک کنید.
دسته نرم افزار کاربردی زیردسته روانشناسی و متافیزیک
سمیناری دیدنی از دکتر احمد حلت ( کارشناس منتخب شبکه جام جم) که در آن 10 کلید رسیدن به اعتماد به نفس را عرضه می نماید.
بیوگرافی دکتر احمد حلت:
احمد حلت در 17 بهمن 1341 در یکی از مناطق مرکزی شهر تهران به دنیا آمد. در رشته ریاضی و فیزیک فارغ التحصیل و جهت تحصیل در علوم روان شناسی وارد دانشگاه شد. پس ا ز آن در دانشگاه علامه طباطبایی رشته علوم ارتباطات و روزنامه نگاری را به پایان برد. سپس موفق شد در اردیبهشت ماه 1384/ می 2006 مدرک دکترای روانشناسی بالینی خود دریافت کند.او در سال 1368 برای اولین بار و به صورت رسمی به آموزش تکنیکهای موفقیت در کنار آموزش تندخوانی پرداخت. ایشان نام خود را به عنوان اولین ایرانی آموزش دهنده راهکارهای موفقیت در ایران و خاورمیانه ثبت نمود، و تاکنون بیش از دو میلیون نفر تحت آموزش مستقیم تکنیکهای موفقیت در کشور قرار گرفتهاند. حلت در سال 1377 به انتشار مجله موفقیت پرداخت. مدیر مسوول و صاحب امتیاز ماهنامه موفقیت اینک رهبری تیم موفقیت ایران را عهدهدار است. در اغلب شهرها و دانشگاههای مهم کشور به ارائه سمینارهایی تحت عناوین مختلفی که در ادامه آمده، اقدام نمود. حلت همواره در فکر نوآوری و خلاقیت بوده و موسسه فرهنگی همه راز موفقیت نیز از جمله موسسات تحت سرپرستی ایشان با هدف گسترش فرهنگ مثبتنگری و موفقیت است. استاد حلت طرح جهانی دهکده موفقیت را در فروردین ماه 1380 به مردم خوب کشورمان هدیه داد. او معتقد است روزی دهکده جهانی موفقیت به بزرگترین مرکز تحقیقاتی جهان تبدیل خواهد شد و البته این حق مسلم ایرانیان است. استاد حلت بیش از 200 برنامه در شبکه جهانی جام جم ارائه نمود و در این برنامهها به ایرانیان ساکن کشورهای مختلف جهان رازهای کسب موفقیت و شادابی در زندگی را آموزش داد. او محبوبیت چشمگیری در این برنامهها پیدا کرد. تا جایی که به عنوان کارشناس منتخب شبکه جهانی جام جم انتخاب شد. هدف اصلی استاد ترویج و اشاعه فرهنگ مثبتنگری در جامعه است. او معتقد است به راز بزرگ موفقیت و قدرت دست یافته که مصداق آیه و اما بنعمت ربک فحدث آن را با خلوص نیت در اختیار هم میهنان عزیزش قرار میدهد.
فروشنده: سی دی دریا
قیمت: 4,500 تومان
روش خرید: برای خرید سمینار اعتماد به نفس(دکتر حلت)، پس از کلیک روی دکمه زیر و تکمیل فرم سفارش، ابتدا محصول یا محصولات مورد نظرتان را درب منزل یا محل کار تحویل بگیرید، سپس وجه کالا و هزینه ارسال را به مامور پست بپردازید. جهت مشاهده فرم خرید، روی دکمه زیر کلیک کنید.
چگونه خود را عمیق هیپنوتیزم کنیم100% عملی
برای دیدن سایر محصولات این فروشنده اینجا کلیک کنید.
دسته کتاب الکترونیک زیردسته روانشناسی
چگونه خود را عمیق هیپنوتیزم کنیم100% عملی
با این مجموعه به یک هیپنوتیزم کاملا واقعی بروید!!!
آموزش صددرصدعملی خودهیپنوتیزم و یوگا
این مجموعه بی نظیر هیچگاه بطور گسترده منتشر نشده و احتمالا به خاطر عدم آشنایی کافی به این علم قدیمی اما ناشناخته منتشر نخواهد شد البته ما بر آن شده ایم که قدمی هر چند کوچک در این راه برداشته باشیم و بتوانیم بیش از پیش مردم را با این علم آشنا کنیم.
این مجموعه شامل گرانبها ترین کتابها و پکیج خود هیپنوتیزم
ابتدا محصول را دریافت کنید سپس هزینه آن را پرداخت نمایید
درحال حاضرکلاسهایی توسط برخی اشخاص سودجود وبصورت انحصاری وغیرمجاز دایرشده که قیمت هردوره اولیه آن یک میلیون تومان می باشد که چیز چندان عملی درآنها آموزش داده نمی شود.پس قدر این جزوه را بدانید و فرصت های زندگی رابیهوده ازدست ندهید!!!
در بسیاری از کشورهای پیشرفته و توسعه یافته مانند آلمان و روسیه آموزش را بر مبنای هیپنوتیزم قرار داده و هیپنوتیزم را پلی برای رسیدن به یافته های جدید دیده اند زیرا آنان معجزه هیپنوتیزم را درک کرده و سعی در گسترش آن دارند .
البته نیاکان ما از این علم بی بهره نبوده اند چنانکه دانشمندان و شاعران و عارفان زیادی که اکثرا با این علم نا آشنا بوده اند ولی از آن استفاده می کرده اند ظهور یافته اند .
وقتی حضرت علی (ع) در یکی از جنگ ها در پایشان تیری اصابت کرده بود اطرافیان ایشان تنها راه خارج کردن تیر از پایشان را به خاطر درد شدید آن موقع نماز خواندن ایشان دانستند زیرا آنقدر ذهن خویش را متوجه و متمرکز به خداوند می کردند که متوجه اتفاقات اطراف خود نمی شدند و بدین ترتیب تیر را خارج ساختند و هیپنوتیزم یعنی تمرکز فوق العاده ذهن و فکر واین راز و نیاز عمیق با خداوند نوعی هیپنوتیزم است که شاید از آن غافل شده ایم .
در این بسته شما خواهید آموخت که هنگام نماز خواندن چگونه تمام حواس خود را متوجه راز و نیاز با خداوند کنید و برای لحظاتی از قید مادیات دنیا رهایی یابید.
در این بسته منحصربفرد گفته های راجع به خود هیپنوتیزم در حدود 7 ساعت و راههای رسیدن به هیپنوتیزم و به عمیق فرو رفتن خواب که نتیجه آن تمرکز فوق اعاده ذهن است و یک سی دس حدود 80 دقیقه که با گوش دادن به آن یک هیپنوتیزم واقعی را تجربه خواهید کرد وبه همراه آن جزوه های هم راجع به خود هیپنوتیزم ویرایش شده است.
نسخة این اعجاز حیرتانگیز را که حاصل سالها پژوهش و آزمایش و تفکر صدها دانشمند، فیلسوف، عارف و پزشک عالیقدر است دراین مجموعه آموزشی بیابید!
قصد ما انتفاع مادی نیست. ما بیش از هرچیز اشتیاق داریم شما را در آرامش و نیکبختی خود شریک سازیم وهمراه با شما خوشبختی را احساس کنیم.
عمل کردن به این مجموعه کمک فوق العادهای میکندتا بتوانید خود را براحتی هیپنوتیزم کنید، زیرا دراین مجموعه عملی اسرارخود هیپنوتیزم ویوگا به سادگی آشکار و بیان شده است.
یادمان نرود هیپنوتیزم یعنی تمرکز فوق العاده ذهن
و این بدین معنی است که انسان با تمرکز ذهن و فکر قادر است هر کار ناشدنی را به نتیجه برساند
به همراه این بسته هدایائی به عنوان اشانتیون تقدیم حضورتان میشود
1- پنجاه موزیک بیکلام آرام بخش
2-شصت کتاب الکترونیکی بینظیر و جالب و کمیاب در زمینه های هیپنوتیزم-یوگا-عرفان-علوم غریبه-دعانویسی-انواع دعاهای کمیاب تاثیر گذار
3-بیش از 100 تصاویر فوق العاده زیبا و آرام بخش برای صفحه دسک تاپ
قیمت این مجموعه ارزشمند فقط 15000 تومان
ابتدا محصول را دریافت کنید سپس هزینه آن را پرداخت نمایید
فروشنده: این فروش
قیمت: 25,000 تومان
روش خرید: برای خرید چگونه خود را عمیق هیپنوتیزم کنیم100% عملی، پس از کلیک روی دکمه زیر و تکمیل فرم سفارش، ابتدا محصول یا محصولات مورد نظرتان را درب منزل یا محل کار تحویل بگیرید، سپس وجه کالا و هزینه ارسال را به مامور پست بپردازید. جهت مشاهده فرم خرید، روی دکمه زیر کلیک کنید.
برای دیدن سایر محصولات این فروشنده اینجا کلیک کنید.
سمینار مراقبه و کاهش استرس ( استاد حلت )
برای دیدن سایر محصولات این فروشنده اینجا کلیک کنید.
دسته نرم افزار کاربردی زیردسته روانشناسی و متافیزیک
تجسم خلاق یعنی هر لحظه در این دنیا ی بزرگ می توانید به هر آرزویی که در ضمیر ناخودآگاهتان است برسید.
* خود را لایق آرزوهایتان بدانید و سپس آرزوهایتان را رها کرده و به خدا بسپارید.
* هر چه بهتر باشید سریع تر به آرزوهایتان خواهید رسید.
* زمان را فقط با یک برنامه ریزی ساده ،تحت سلطه خود در آورید.
* با طبقه بندی کارها و اولویت بندی ،موفقیت را در آغوش بگیرید.
* آدمهای موفق وقت را پیدا نمی کنند آنها وقت فراهم می کنند.
* باور کنید لیاقت به دست آوردن آن چه را که در جست وجویش هستید ،دارید.
* کاینات بیکران سخاوتمند است این ما هستیم که کم می خواهیم
* با تنظیم وقت از اظطراب ،دستپاچگی و تاخیر در امور ،رهایی یایید.
زندگی نامه استاد احمد حلت :
احمد حلت در 17 بهمن 1341 در یکی از مناطق مرکزی شهر تهران به دنیا آمد. در رشته ریاضی و فیزیک فارغ التحصیل و جهت تحصیل در علوم روان شناسی وارد دانشگاه شد. پس ا ز آن در دانشگاه علامه طباطبایی رشته علوم ارتباطات و روزنامهنگاری را به پایان برد. سپس موفق شد در اردیبهشت ماه 1384/ می 2006 مدرک دکترای روانشناسی بالینی خود دریافت کند.
او در سال 1368 برای اولین بار و به صورت رسمی به آموزش تکنیکهای موفقیت در کنار آموزش تندخوانی پرداخت. ایشان نام خود را به عنوان اولین ایرانی آموزش دهنده راهکارهای موفقیت در ایران و خاورمیانه ثبت نمود، و تاکنون بیش از دو میلیون نفر تحت آموزش مستقیم تکنیکهای موفقیت در کشور قرار گرفتهاند. حلت در سال 1377 به انتشار مجله موفقیت پرداخت. مدیر مسوول و صاحب امتیاز ماهنامه موفقیت اینک رهبری تیم موفقیت ایران را عهدهدار است.
در اغلب شهرها و دانشگاههای مهم کشور به ارائه سمینارهایی تحت عناوین مختلفی که در ادامه آمده، اقدام نمود. حلت همواره در فکر نوآوری و خلاقیت بوده و موسسه فرهنگی همه راز موفقیت نیز از جمله موسسات تحت سرپرستی ایشان با هدف گسترش فرهنگ مثبتنگری و موفقیت است. استاد حلت طرح جهانی دهکده موفقیت را در فروردین ماه 1380 به مردم خوب کشورمان هدیه داد. او معتقد است روزی دهکده جهانی موفقیت به بزرگترین مرکز تحقیقاتی جهان تبدیل خواهد شد و البته این حق مسلم ایرانیان است.
استاد حلت بیش از 200 برنامه در شبکه جهانی جام جم ارائه نمود و در این برنامهها به ایرانیان ساکن کشورهای مختلف جهان رازهای کسب موفقیت و شادابی در زندگی را آموزش داد. او محبوبیت چشمگیری در این برنامهها پیدا کرد. تا جایی که به عنوان کارشناس منتخب شبکه جهانی جام جم انتخاب شد. هدف اصلی استاد ترویج و اشاعه فرهنگ مثبتنگری در جامعه است. او معتقد است به راز بزرگ موفقیت و قدرت دست یافته که مصداق آیه و اما بنعمت ربک فحدث آن را با خلوص نیت در اختیار هم میهنان عزیزش قرار میدهد.
- تقدیم به آنانکه خواهان رسیدن به تمامی آرزوهایشان هستند . . .
فروشنده: سی دی دریا
قیمت: 6,666 تومان
روش خرید: برای خرید سمینار مراقبه و کاهش استرس ( استاد حلت )، پس از کلیک روی دکمه زیر و تکمیل فرم سفارش، ابتدا محصول یا محصولات مورد نظرتان را درب منزل یا محل کار تحویل بگیرید، سپس وجه کالا و هزینه ارسال را به مامور پست بپردازید. جهت مشاهده فرم خرید، روی دکمه زیر کلیک کنید.
برای دیدن سایر محصولات این فروشنده اینجا کلیک کنید.
آموزش تند خوانی ( دکتر سیدا: مرد حافظه ایران)
برای دیدن سایر محصولات این فروشنده اینجا کلیک کنید.
دسته نرم افزار کاربردی زیردسته روانشناسی و متافیزیک
در عصر سرعت و کامپیوتر، فردی موفق است که بیشتر بداند و موفق تر از او کسی است که سریعتر بیاموزد
اهمیت تند خوانی:
امروزه خواندن یکی از مهمترین وسایل ارتباطی انسان با محیط بیرونش می باشد، وی سعی دارد با مطالعه منابع گوناگون ارتباط بیشتری با جهان خارج از خود برقرار نماید و بر وسعت اطلاعات خویش بیافزاید. در این میان مطالب گوناگون با سرعت غیر قابل وصفی افزایش می یابند هر روز بر تعداد روزنامه ها، مجلات، کتابهای درسی، داستانی، علمی، تحقیقاتی و غیره افزوده می گردد که در این راستا نیاز به مطالعه بیشتر نیز ضرورت می یابد.
ولی مشکل عمده این است که برای افزایش اطلاعات خویش باید زمان بیشتری را صرف مطالعه نماید اما متاسفانه زمان محدود است و غیر قابل افزایش پس چاره چیست؟ تنها راه حل این است که بر سرعت مطالعه خویش بیفزاید تا از غافله علم عقب نماند.
وقتی پیرامون انسان امروزی با انبوهی از کتابها احاطه می گردد، زمانیکه وی در دنیایی از کتابها سرگردان میشود، هنگامی که زمان به سرعت می گذرد و فرصت بس اندک است وی مات و مبهوت می ماند و نمی داند چگونه از نتیجه زحمات دانشمندان و نویسندگانی که عمر خویش را صرف مطالعه و تحقیق نموده اند استفاده کند و آرزو می کند ایکاش راهی بود تا فرصت خواندن اینهمه مطالب را داشت، ولی این آرزویش نیز تحقق یافت و سرانجام شیوه های آموزش تند خوانی ارائه گردید. سرانجام شیوه هایی بوجود آمد که وی می تواند خود را با کاروان علم و دانش هماهنگ کند، شیوه هایی که وی را در رسیدن به اهدافش یاری می دهند و اکنون آموزش این شیوه ها در کشورهای پیشرفته یک ضرورت محسوب می گردد اما متاسفانه در کشور ما دوستداران علم و دانش با کاروان خود هماهنگ نیستند. مطمئنا اگر دانش آموزان و دانشجویان ما از مزایای تند خوانی آگاهی یابند از هیچ فرصتی جهت آموختن آن دریغ نمی ورزند.
سر فصل های مطالب ارائه شده در این مجموعه در زمینه تندخوانی :
• آشنایی با اصول علمی و عملی مطالعه و یادگیری موثر
• افزایش سرعت مطالعه حداقل تا 5 برابر
• بکارگیری سیستم مطالعه 8 مرحله ای
• آشنایی با سیستم برنامه ریزی تحصیلی ، زندگی و شغلی
• افزایش اعتماد به نفس
• ارتقاء روحیه و انگیزه
• و ...
سر فصل های مطالب ارائه شده در این مجموعه در زمینه تقویت حافظه :
• افزایش قدرت حافظه تا چندین برابر میزان کنونی
• افزایش قدرت تمرکز و کاهش حواس پرتی
• آموزش نحوه بکارگیری هر دو نمیکره مغز برای ثبت بهتر مطالب در مغز
• افزایش چشمگیر شور و اشتیاق به مطالعه
• آماده سازی ذهن برای ثبت اسامی اشخاص ، اشیاء ، اعداد و ارقام ، فرمولها و متون درسی پ
• استفاده از ذهن همچون یک کامپیوتر پرقدرت در امور روزمره
• نتایج بهتر ، بیشتر و ثمربخش تر در کلیه امور ( شغل ، تحصیل ، مدیریت و زندگی )
• و ...
ارائه محصولات با کیفیت بالا و بسته بندی مناسب و با کیفیت و همچنین گارانتی تعویض محصولات نشان از اهمیت رضایت مشتری در نزد ما می باشد.
فروشنده: سی دی وی دی سنتر
قیمت: 6,500 تومان
روش خرید: برای خرید آموزش تند خوانی ( دکتر سیدا: مرد حافظه ایران)، پس از کلیک روی دکمه زیر و تکمیل فرم سفارش، ابتدا محصول یا محصولات مورد نظرتان را درب منزل یا محل کار تحویل بگیرید، سپس وجه کالا و هزینه ارسال را به مامور پست بپردازید. جهت مشاهده فرم خرید، روی دکمه زیر کلیک کنید.
برای دیدن سایر محصولات این فروشنده اینجا کلیک کنید.
به خودتان اطمینان داشته باشید
مثبت اندیشی-قسمت اول
به خودتان اطمینان داشته باشید !به توانایی هایتان اعتماد کنید !اگربه توانایی هایتان اعتمادی متواضعانه و درعین حال منطقی نداشته باشید هرگز نمی توانید موفق و خوشبخت بشوید.اما با اعتماد به نفس قوی می توانید به موفقیت برسید .احساس حقارت و بی لیاقتی مانع برآورده شدن آرزوهایتان می شود اما اعتماد به نفس به خود شکوفایی و پس از آن موفقیت منتهی می شود .به دلیل اهمیت این شیوه ی نگرش است که این کتاب نوشته شده تا به شما کمک کند به خودتان اعتماد پیداکنید و نیروهای درونی تان را آزاد سازید .
وقتی از تعداد افراد بیچاره ای مطلع می شوید که به دلیل مبتلا شدن به عارضه ای که عموماً به آن عقده ی حقارت می گویند دست وپای شان بسته شده و به فلاکت افتاده اند ،وحشت می کنیم .اما دلیلی ندارد که شما هم از این بیماری رنج بیرید .چون با انجام اقدامات مناسب می توانید آن را ریشه کن کنید .می توانید در درونتان ایمان خلاق پرورش بدهید ایمانی که برای خودتان قابل قبول باشد .
یک بار پس از پایان سخنرانی ام درجمع تاجران درتالار اجتماعات شهر،داشتم برروی صحنه با شرکت کنندگان خوش وبش می کردم که مردی به من نزدیک شد و با جدیت زیادی پرسید:«می توانم با شما درباره ی موضوعی که برایم بی نهایت مهم است صحبت کنم ؟»
ازاو خواستم چند دقیقه صبرکند تادیگران سالن را ترک کنند ،بعد با هم به پشت صحنه رفتیم و نشستیم .
او توضیح داد:«من به این شهر آمدم ام تا مهم ترین معامله ی تجاری زندگی ام را انجام بدهم .اگرموفق بشوم به همه چیزمی رسم و اگر شکست بخورم ،کارم تمام است.»
پیشنهاد کردم کمی آرام بگیرد و قبول کند که هیچ معامله ای تا این اندازه که او می گوید ارزش حیاتی ندارد.اگرموفق می شد که چه بهترواگرشکست می خورد ،خب فردا روز دیگری بود.
با ناامیدی گفت :«نسبت به خودم احساس بی اعتمادی وحشتناکی دارم .به خودم اعتماد ندارم .فکر نمی کنم دراین کارموفق بشوم خیلی ناامید و افسرده هستم .»با آه و ناله ادامه داد :«درواقع ،تقریباً دارم غرق می شوم .این وضعیت من درسن چهل سالگی است .ازخودم می پرسم چرا باید همه ی عمرم ازاحساس بی لیاقتی ،از بی اعتمادی و،ازخود ناباوری رنج بکشم؟امشب به حرف های شما درباره ی قدرت مثبت اندیشی گوش دادم و حالا می خواهم از شما بپرسم چه طور می توانم به خودم اعتماد پیدا کنم ؟»
جواب دادم :«ما باید دوکارانجام بدهیم .اول باید بفهمیم چرا دچار این احساس ناتوانی شده اید .این کار نیازمند تحلیل است و زمان می برد.ما باید برای پیدا کردن بیماری های زندگی عاطفی مان همان جست وجو و معاینه ای را انجام بدهیم که یک پزشک برای پیدا کردن بیماری جسمی انجام می دهد.این کاررا مسلماً امشب و دراین ملاقات خصوصی و کوتاه نمی توانیم انجام بدهیم .برای رسیدن به یک راه حل دائمی ممکن است
نیازبه درمان داشته باشیم.اما برای رهایی از مسئله کنونی فرمولی به شما می دهم که اگرآن را به کار ببرید مؤثرخواهد بود.
«پیشنهاد می کنم همین طور که امشب در خیابان قدم می زنید کلماتی را که به شما می دهم تکرارکنید.بعد ازاین که به رختخواب رفتید هم آنها را چندین مرتبه تکرار کنید.وقتی فردا صبح از خواب بیدار شدید سه مرتبه قبل از بیرون آمدن از تختخواب آنها را تکرار کنید.سه مرتبه ی دیگرهم فردا در طول مسیر رسیدن به قرار کاری مهمی که دارید آنها را تکرار کنید.این کلمات را با ایمان تکرارکنید و مطمئن باشید که نیرو و توان کافی برای حل و فصل کردن این مسئله را پیدا می کنید.بعداً اگرخواستید می توانید به تحلیل مسئله ی اصلی بپردازیم، اما به هرنتیجه ای که پس از آن برسیم،فرمولی که حالامی خواهم به شما بدهم می تواند عامل مهمی در بهبود نهایی تان باشد.»
جمله ای که به او دادم این بود:«هرچه خدا از من بخواهد،می توانم انجام دهم،زیرا خداقدرت انجام آن را به من می بخشد.»او با این کلمات آشنایی نداشت به همین خاطرآنها را روی کارتی برایش نوشتم وادارش کردم سه بار با صدای بلند از روی آن بخواند.
«حالا،این رهنمود را به کار ببندید.و مطمئنم که همه ی کارها درست می شود.»
سرش را بالا گرفت،یک دقیقه ساکت ایستاد بعد با شور و حرارت نسبتاً زیادی گفت:«خیلی خُب،دکتر،خیلی خُب.»
می دیدم درحالی که شانه هایش را صاف نگه داشته به درون شب قدم می گذارد.انسان بیچاره ای به نظر می رسید اما آن طور که سرو گردنش را بالا گرفته بود،نشان می داد که به همین زودی ایمان در
وجودش اثرکرده است.
بعداً برایم شرح داد که آن فرمول ساده برایش«واقعاً معجزه»کرده و اضافه کرد:«باورکردنی نیست که چند کلمه بتواند تا این اندازه به یک نفر کمک کند.»
بعدها این مرد به بررسی علل بی کفایتی اش پرداخت.تمام آن علل دراثرمشاوره ی علمی به کار بستن ایمان مذهبی برطرف شدند.درطی مشاوره یاد گرفت که ایمانش را افزایش دهد.دستورالعمل هایی به او دادند که باید انجام می داد.به تدریج به یک اعتماد به نفس محکم، پایدارومعقول دست پیدا کرد.او دائماً ازاین که حالا ثروت به جای اینکه ازاو فرارکند به طرفش جریان پیدا می کند ابرازشگفتی می کند.برخلاف گذشته شخصیت او جنبه ای مثبت پیدا کرده،به طوری که دیگرموفقیت را پس نمی زند بلکه برعکس آن را به طرف خودش جذب می کند.حالا اونسبت به توانایی هایش ازاعتماد منطقی برخوردار است.
احساس بی کفایتی علل متنوعی دارد که بسیاری از آنها در دوران کودکی ریشه دارند.
یک بارمدیری از من درباره ی مرد جوانی که می خواست درشرکتش به او ترفیع بدهد مشاوره خواست.او گفت:«اطلاعات محرمانه و مهم را نمی توانم در اختیارش بگذارم.از این بابت بسیارمتأسفم چون درغیر این صورت می توانستم او را مدیراجرایی خودم بکنم او تمام شرایط لازم را دارد فقط زیاد حرف می زند وبدون اینکه منظوری داشته باشد مطالب محرمانه و مهم را افشا می کند.»
پس از روان کاوی آن مرد جوان متوجه شدم که چون احساس بی کفایتی می کند«زیاد حرف می زند».برای جبران کردن این احساس،
تسلیم وسوسه می شود که اطلاعاتش را برای دیگران به نمایش بگذارد.
او با مردانی نشست و برخاست داشت که نسبتاً ثروتمند بودند همه ازدانشگاه فارغ التحصیل شده و عضو انجمن برادری بودند.اما این پسربا فقر بزرگ شده بود ،دانشگاه نرفته بود و به انجمنی هم تعلق نداشت.بنابراین احساس می کرد که ازمعاشرانش از لحاظ تحصیلات و پیشینه ی اجتماعی پایین تراست.برای اینکه خودش را درچشم آنها بزرگ کند واعتماد به نفسش را بالا ببرد،ضمیرنا خودآگاه،که همیشه مکانیسمی برای جبران کردن کمبود های انسان پیدا می کند،وسیله ای دراختیارش قرار می داد که خودش را بالا ببرد .
او درشرکت«خودی»به حساب می آمد.بنابراین همراه رئیسش درکنفرانس هایی شرکت می کرد که در آنها با مردان برجسته ملاقات می کرد و به گفتگوهای مهم محرمانه گوش می داد بعداً آنقدراطلاعات دست اولش را برای معاشرانش تعریف می کرد تا به دیده ی احترام به او نگاه کنند و به موقعیتش غبطه بخورند .بااین کاراعتماد به نفسش را بالا برده،عطش شناخته شدنش را سیراب می کرد.
وقتی کارفرمای او ازعلت این خصوصیت شخصیتی اش باخبرشد،ازآنجا که مرد مهربان و فهمیده ای بود،به آن مرد جوان موقعیت هایی را درشرکت نشان داد که به خاطر قابلیت هایش می توانست به آنها دست پیدا کند .همین طوربرایش توضیح داد که چطوراحساس بی کفایتی او باعث شده درمسائل محرمانه نتواند مورد اعتماد باشد.این مردجوان باشناختی که از خودش پیدا کرد و با کمک ایمان خالصانه و دعا توانست به سرمایه باارزشی برای آن شرکت تبدیل شود.او توانست نیروهای واقعی اش را آزاد کند.
ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » علی بابا ( یکشنبه 89/6/28 :: ساعت 1:21 عصر )
آسوده باشید تا قدرتمند شوید
نویسنده:نورمن وینسنت پیل
مترجم:اسماعیل حسینی
مثبت اندیشی-قسمت چهاردهم
«هرشب مردم ایالات متحده ی آمریکا برای اینکه راحت بخوابند به بیش از شش میلیون قرص خواب نیاز دارند.»
این جمله ی وحشتناک را چندین سال قبل از زبان صاحب یک کارخانه ی داروسازی در گردهمایی صاحبان این صنعت شنیدم.اگرچه جمله ی او برای من باورکردنی نبود اما کسانی که از اوضاع اطلاع دارند می گویند که این عدد خیلی کمتر از میزان واقعی است.
در واقع از منبع موثق دیگری هم شنیده ام که مردم آمریکا روزانه حدود دوازده میلیون قرص خواب آور مصرف می کنند.این مقدار قرص خواب آور کافی است تا ازهردوازده نفرآمریکایی یک نفر را به خواب ببرد.آمار نشان می دهد که میزان استفاده از قرص های خواب آور در سال های اخیر هزار درصد افزایش پیدا کرده است.اما به تازگی جمله ای بسیار وحشتناک تر از جمله های قبل شنیده ام.بنا به گفته ی معاون رئیس یک کارخانه ی بزرگ داروسازی،سالانه تقریباً هفت بیلیون قرص در آمریکا مصرف می شود و با این حساب میزان مصرف شبانه ی قرص های خواب آور نوزده میلیون قرص می شود.
این وضعیت بسیارتأسف انگیز است.خواب فرایندی طبیعی و نیروبخش است.هرکس پس از یک روز کار باید بتواند خواب آرامی داشته باشد اما ظاهراً مردم هنر خوابیدن را فراموش کرده اند.من فرصت خوبی برای بررسی این موضوع دارم و به شما می گویم که مردم به قدری عصبی شده اند که دیگر غیرممکن است با موعظه کردن بتوان آنها را خواب کرد.این وضعیت بسیارنگران کننده است.
یک مقام رسمی در شهر واشنگتن که عاشق اعداد و ارقام،به خصوص اعداد نجومی و حیرت انگیزاست به من گفت که سال گذشته جمعاً هفت و نیم بیلیون مورد سردرد در ایالات متحده وجود داشته است.به این ترتیب تقریباً هر نفر در سال پنجاه مرتبه سردرد گرفته است.آیا شما سهمیه ی امسالتان را دریافت کرده اید؟این مقام رسمی به من نگفت که این ارقام را از کجا به دست آورده اما مدت کوتاهی پس از گفت و گویی که با او داشتم گزارشی را خواندم که می گفت صنعت داروسازی درسال گذشته هفده میلیون پوند قرص آسپرین فروخته است.به قول نویسنده ای شاید این دوره را بتوانیم به درستی عصر آسپرین بنامیم.منبع موثقی اظهار می دارد که از هر دو تخت بیمارستانی در یکی را بیماری اشغال کرده که به دلیل ابتلا به میکروب یا بیماری جسمی یا تصادف رانندگی بستری نشده است؛بلکه به این خاطر بستری شده که نمی تواند به احساساتش نظم بدهد.
در درمانگاهی پانصد بیماربه طوردقیق مورد معاینه قرار گرفتند و مشخص شد که سیصدوهشتادوشش نفریا هفتاد وهفت درصد از آنها به دلیل مشکلات روان تنی(بیماری جسمی که تا حد زیادی به دلیل حالات روحی ناسالم به وجود می آید)بیمارشده بودند.درمانگاه دیگری در مورد تعداد زیادی از موارد زخم معده تحقیقی انجام داد و نتیجه ی تحقیق این شد که تقریباً نیمی از بیماران،نه به دلیل مشکلات جسمی بلکه به خاطر نگرانی بیش از اندازه،نفرت بیش از اندازه،احساس گناه بیش از اندازه یا فشارعصبی به این بیماری دچار شده بودند.
پزشکی در یک درمانگاه دیگرمشاهده کرد که علی رغم پیشرفت های خارق العاده ی علمی،پزشکان می توانند با استفاده از علم تنها کمتر از نیمی از بیمارانی را که به آنها مراجعه می کنند درمان کنند.او اظهار می دارد که در بسیاری از موارد،بیماران افکاربیمارذهنشان را به جسمشان برمی گردانند.درمیان این افکار بیمارگونه،نگرانی و فشارعصبی از بقیه برجسته تر هستند.
وقتی کسی به درمانگاه ما مراجعه می کند اولین مشاوری که با او ملاقات می کند یک روانشناس است که با روشی دقیق و توأم با مهربانی مشکل مراجعه کننده را بررسی می کند و به او می گوید چرا اینگونه رفتار می کند و وضعیتش چنین است.دانستن این نکته بسیار اهمیت دارد.مثلاً چرا شما تمام عمرتان از عقده ی حقارت رنج برده اید یا چرا همیشه دچار ترس هستید یا چرا کینه در دل شما جا دارد و آن را پرورش می دهید؟چرا همیشه کمرو و کم حرف بوده اید ؟چرا کارهای احمقانه می کنید یا حرف های نا به جا می زنید؟این پدیده به خودی خود اتفاق نمی افتد .دلیلی برای اینکه چرا چنین کارهایی می کنید وجود دارد و مهم ترین روز زندگی شما روزی است که عاقبت دلیل کارهایتان را کشف می کنید.شناخت خود،آغاز اصلاح خود است.
مشکلی که معمولاًبا آن مواجه می شویم،مشکل فشار عصبی است.این مشکل را تا حد زیادی می توان بیماری فراگیر مردم دانست.بانک سلطنتی کانادا مدتی پیش ماهنامه ی خبری خود را با عنوان "بیایید سرعت خود را کم کنیم"به طور کامل به این موضوع اختصاص داد.در قسمتی از این نشریه آمده است:«این خبرنامه قصد ندارد به عنوان مشاورسلامت جسمی و روانی خوانندگان عمل کند اما قصد دارد مشکلی را که مایه ی عذاب تمام افراد بزرگسال در کانادا است ازبین ببرد.»
خبرنامه ی این بانک می گوید:«ما قربانیان فشارعصبی فزاینده هستیم؛مشکل می توانیم استراحت کنیم.سیستم عصبی حساس شده ی ما دائماً تحت فشار است.تمام روز و حتی شب درحال بدو بدو هستیم.به طور کامل زندگی نمی کنیم.باید چیزی را که کارلایل«غلبه آرام روح برشرایط »می نامید دوباره به یاد بیاوریم.
وقتی یک مؤسسه ی برجسته ی بانکی توجه مشتریان را به این واقعیت جلب می کند که آنها نمی توانند از زندگی چیزی را که واقعاً می خواهند به دست بیاورند چون قربانی فشارعصبی هستند،معلوم می شود که واقعاً زمان آن فرا رسیده که فکری به حال این مشکل کنیم.
در شهر سنت پترزبورگ فلوریدا دستگاهی را در خیابان دیدم که روی آن نوشته شده بود:«فشار خون شما چقدر است؟»می توانستید سکه ای به درون دستگاه بیندازید و ازفشارخون خود با خبرشوید.وقتی می توانید با انداختن یک سکه به درون دستگاه از میزان فشارخون خود باخبرشوید معلوم می شود که بسیاری از افراد به مشکل فشار خون گرفتار هستند.
یکی از آسان ترین روش ها برای پایین آوردن فشارعصبی تمرین روش آسان گرفتن کارهاست.تمام کارهایتان را آرام تر،بدون شتاب زدگی و بدون فشار انجام بدهید.دوست خوب من برانچ ریکی،مرد مشهوردنیای بیسبال،یک بار به من گفت او هرگز ازبازیکنی که بیش از حد به خودش و دیگران فشار بیاورد استفاده نمی کند.برای اینکه بازیکنی در لیگ بزرگ بیسبال موفق شود باید در تمام حرکات و ذهن او جریانی از قدرت طبیعی وجود داشته باشد.مؤثرترین شیوه برای ضربه زدن به توپ شیوه ی بدون زور زدن است. دراین شیوه تمام عضلات قابلیت انعطاف دارند و در یک قدرت هماهنگ با هم عمل می کنند.اگر سعی کنید توپ را محکم بزنید یا پاره می شود و یا اینکه اصلاً نمی توانید به آن ضربه بزنید.این موضوع درمورد گلف،بیسبال و هر ورزش دیگری صدق می کند.
ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » علی بابا ( یکشنبه 89/6/28 :: ساعت 1:21 عصر )
دستورالعمل غلبه برناتوانی
مثبت اندیشی-قسمت دوازدهم
می گویند روزی خانمی به داروخانه رفت و خواست یک شیشه داروی روان تنی بخرد.
البته چنین دارویی در هیچ داروخانه ای پیدا نمی شود چون از آن قرص و شربت تهیه نمی کنند.اما به هرحال این دارو وجود دارد و بسیاری از ما به آن نیاز داریم .این نسخه ای است که با دعا،ایمان و تفکر پویای معنوی می توان آن را تهیه کرد.
محاسبه کرده اند که امروزه از پنجاه تا هفتادو پنج درصد مردم به دلیل تأثیر حالت های نامناسب ذهنی برساختار عاطفی و جسمی شان بیمارهستند.بنابراین دراختیارداشتن چنین دارویی بسیار اهمیت دارد.درحال حاضر بسیاری از افرادی که خودشان را پایین تر از حد متعارف سلامتی می یابند متوجه می شوند فرمولی برای سلامتی وجود دارد که علاوه بر مراقبت های پزشکی می تواند برای آنها بسیار ارزشمند باشد.
ماجرای مدیرفروش شرکتی که رئیسش او را به کلینیک ما فرستاد شیوه ای را نشان می دهد که طی آن معالجات روحانی و عاطفی می تواند نیروی از دست رفته را به انسان بازگرداند.این مدیرکه قبلاً مردی فعال و بسیارکارآمد بود،دچار ضعف در توانایی شغلی اش و انرژی شده بود.او مهارت خلاقه اش را هم از دست داده بود.پیش از این ایده هایی که در زمینه ی فروش داشت بی نظیر و برجسته بودند به زودی همکارانش متوجه شدند که توانایی او به شدت افت کرده است.او را وادار کردند به یک پزشک مراجعه کند.شرکت او را برای استراحت به آتلانتیک سیتی وپس ازآن به فلوریدا فرستاد تا شاید به وضعیت اول بازگردد.اما هیچ یک از این تعطیلات نتیجه ی مثبتی درپی نداشت.
پزشک او که از کلینیک مذهبی روانی ما خبرنداشت به رئیس شرکت توصیه کرد که آن مدیرفروش را برای مصاحبه به کلینیک ما بفرستد.رئیس شرکت از او خواست که به ما مراجعه کند؛او هم این کار را کرد،اما مشخص بود که از آمدن اصلاًراضی نیست.»
به اوگفتم:«من اگرجای شما بودم تعجب نمی کردم چون گاهی اوقات مشکل ما به حوزه ای مربوط می شود که دعا و شیوه ی درمان کتاب مقدس می تواند مؤثرباشد.»
اما او عصبانی ترشد و قصد همکاری نداشت تا اینکه عاقبت مجبورشدم به او بگویم:«می خواهم بی پرده بگویم که بهتراست با ما همکاری کنید و گرنه شما را ازشرکت اخراج می کنند.»
به تندی پرسید:«چه کسی به شما این طورگفته؟»
جواب دادم:«رئیس شما.درواقع او می گوید اگرما نتوانیم مشکل شما را حل کنیم،هرچند برایش مایه ی تأسف است،ولی مجبور می شود عذرشما را بخواهد.»
گمان کنم هرگزچنان حالتی از تعجب را در چهره ی کسی ندیده اید.زیرلب پرسید:«فکر می کنید باید چه کار کنم؟»
جواب دادم:«اغلب افراد وقتی ذهنشان از ترس ،نگرانی، فشارعصبی،کینه،احساس گناه یا ترکیبی از تمام آنها انباشته شده باشد درموقعیتی که شما هستید قرارمی گیرند.وقتی این موانع عاطفی تا حد معینی روی هم انباشته می شوند،فرد دیگرنمی تواند آنها را تحمل کند و توانش تحلیل می رود.منابع عادی قدرت عاطفی،روحی و ذهنی او مسدود می شود.بنابراین تفکر او هم به خاطر ترس احساس گناه و کینه متوقف می شود.نمی دانم شما چه مشکلی دارید ولی پیشنهاد می کنم مرا دوست دلسوز خودتان بدانید:کسی که کاملاً می توانید به او اعتماد کنید و اسرارتان را به او بگویید.»تأکید کردم که اهمیت دارد او هیچ چیز را از من پنهان نکند و ذهنش را از هرگونه احساس ترس،کینه یا گناه خالی کند.گفتم:«به شما اطمینان می دهم که مصاحبه ی ما کاملاً محرمانه باقی خواهد ماند تنها چیزی که شرکت شما می خواهد این است که شما با همان کارآیی سابق به سرکار برگردید.»
به تدریج مشکل او مشخص شد.او مرتکب چندین گناه شده بود و به همین خاطرخودش را درکلاف و سردرگمی از دروغ گرفتار کرده بود می ترسید که رازش برملاشود.ذهنش را پلیدی فرا گرفته بود و به همین خاطر دچار پریشانی شده بود.
به سختی می شد او را وادار به حرف زدن کرد زیرا او اصولاً انسان متشخصی بود و شرم و حیای زیادی داشت به او گفتم که دلیل ساکت ماندنش را می دانم اما به هرحال باید کارمان را انجام می دادیم و برای این منظور ذهنش را کاملاًخالی می کرد.
هرگز واکنش او را بعد ازتمام شدن کارمان ،فراموش نمی کنم.درحالی که ایستاده بود بدنش را کش آورد.روی انگشتان پا ایستاد ،انگشتان دستش را به طرف سقف اتاق دراز کرد و بعد نفس عمیقی کشید و گفت:«خدای من حالم خوب است.»این آشکارترین نمایش رهایی و آسودگی بود.بعد به او پیشنهاد کردم که دعا کند و از خدا بخواهد او را ببخشد و وجودش را ازآرامش و پاکی سرشار کند.
ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » علی بابا ( یکشنبه 89/6/28 :: ساعت 1:21 عصر )
قدرت حل کردن مشکلات شخصی
مثبت اندیشی-قسمت دهم
دراین مقاله می خواهم با شما درباره ی بعضی از افراد خوشبخت که راه حل مشکلاتشان را پیدا کرده اند صحبت کنم.
آنها برنامه ی ساده اما بسیارمؤثری را دنبال کرده و به نتایج موفقیت آمیزی رسیده اند.این افراد به هیچ عنوان با شما فرق ندارند.همان مشکلات و گرفتاری هایی را داشتند که شما هم دارید اما فرمولی پیدا کردند که به آنها کمک کرد تا راه حل مسائل دشواری را که پیش رو داشتند پیدا کنند.شما نیز اگر همین فرمول را به کار ببرید می توانید به نتایج مشابه برسید.
اول،اجازه بدهید ماجرای زن و شوهری را که ازدوستان قدیمی من هستند برای شما تعریف کنم.سال ها بیل،مرد خانواده،سخت کارکرده بود تا اینکه به پایه ای رسید که با ریاست شرکت تنها یک پله فاصله داشت.قرار بود به ریاست شرکت برسد و مطمئن بود که با بازنشست شدن رئیس شرکت به آن مقام دست پیدا می کند.دلیلی وجود نداشت که انتظار او عملی نشود چون به خاطر توانایی هایش،آموزش هایی که دیده بود و تجربه ی زیادی که داشت کاملاً واجد شرایط ریاست بود.علاوه بر این متقاعد شده بود که برای این پست انتخاب خواهد شد.
به هرحال هنگام انتخاب رئیس جدید،او را کنار گذاشتند.مردی را از خارج از شرکت آوردند که آن پست را در دست بگیرد.
درست بعد ازاین اتفاق به شهر بیل وارد شدم.همسرش ،مری،واقعاً کینه جو شده بود.سرمیز شام به تلخی تمام حرف هایی را که «دوست داشت به آنها بگوید»برای ما تکرار کرد.ناامیدی شدید،احساس تحقیر شدن و سرخوردگی،او را به خشم آورده بود و او هم این خشم را پیش من و شوهرش به زبان می آورد.
برخلاف او ،بیل آرام بود.کاملاً معلوم بود که احساساتش جریحه دار شده و ناامید و سردرگم است اما با شهامت با قضیه برخورد می کرد.از آنجا که ذاتاً مرد آرامی بود تعجبی نداشت که عصبانی نشود و واکنش شدیدی نشان ندهد.مری از او می خواست که فوراً از شرکت استعفا دهد.او را تشویق می کرد که«با آنها دعوا کند و بعد استعفا بدهد.»
به نظر می رسید که بیل تمایلی به این کارنداشت.می گفت شاید بهترباشد که با رئیس جدید کنار بیاید و به هرشکل که می تواند به او کمک کند.
این شیوه ی برخورد احتمالاً بسیار سخت بود اما او سال های زیادی برای شرکت کار کرده بود و احساس می کرد در شرکت دیگری نمی تواند خوشحال و موفق باشد.به علاوه فکر می کرد در پست معاون رئیس هم هنوز می تواند برای آن شرکت مفید باشد.
بعد مری به طرف من برگشت و پرسید اگر من جای بیل بودم چه کار می کردم.به او گفتم که من هم مثل خود او بدون شک ناراحت می شدم اما سعی می کردم اجازه ندهم بذرنفرت در دلم جوانه بزند زیرا احساس دشمنی روح را آزرده می کند و روند فکری انسان را به هم می زند.
به آنها گفتم چیزی که به آن نیاز داریم راهنمایی الهی است زیرا در آن موقعیت به خردی فراتر از دانش خودمان نیازداشتیم.این مسئله چنان از لحاظ عاطفی ما را تحت تأثیر قرار داده بود که احتمالاًنمی توانستیم با آن به شکلی بی طرفانه و معقول برخورد کنیم.
بنابراین پیشنهاد کردم که چند دقیقه سکوت کنیم و درحالت دعا قرار بگیریم و افکارمان را به سمت آن کسی متمرکز کنیم که گفته است:«هر جا دو یا سه نفر به نام من جمع شوند من درمیان آنها هستم.»به آنها خاطر نشان کردم که ما سه نفر بودیم و اگرسعی می کردیم احساس کنیم که به نام او دور هم جمع شده ایم،او را در میان خودمان می یافتیم تا به ما آرامش ببخشد و چاره ی کار را به ما نشان دهد.
برای همسر بیل آسان نبود که خودش را با حالتی که پیشنهاد کردم تطبیق بدهد،اما از آنجا که به طور کلی زن باهوشی بود و قلب مهربانی داشت به ما ملحق شد.پس از چند دقیقه که به سکوت گذشت پیشنهاد کردم که دست همدیگر را بگیریم،بعد با وجود اینکه در یک رستوران عمومی نشسته بودیم آهسته دعایی خواندم.دردعایم از خدا خواستم که ما را راهنمای کند.برای بیل ومری آرامش خاطرطلب کردم و حتی یک قدم جلوتر رفتم و ازخداوند خواستم که رئیس جدید را هم شامل برکات خود بنماید.همچنین دعا کردم که بیل بتواند با مدیریت جدید همراه شود و بیش ازگذشته خدمات مفیدی به شرکت ارائه کند.
بعد از آن دعا مدتی ساکت نشستیم.عاقبت همسر بیل آهی کشید و گفت :«بله فکرمی کنم چاره ی کارهمین است.وقتی فهمیدم شما می آیید که با ما شام بخورید ترسیدم از ما بخواهید که با این قضیه با اخلاق برخورد کنیم.صادقانه بگویم از این کار خوشم نمی آمد.داشتم از عصبانیت منفجر می شدم اما حالا متوجه می شوم که شیوه ی برخورد درست با این مسئله همین است.سعی می کنم ،هرچقدر هم که سخت باشد.آن را به کار بگیرم.»لبخند بی رمقی زد اما معلوم بود دشمنی از دلش پاک شده است.
گاه گاهی ازآنها خبرمی گرفتم و می دانستم که اگرچه همه چیزمطابق میلشان پیش نمی رفت اما به تدریج با شرایط جدید خودشان را تطبیق دادند و توانستند برناامیدی و احساس نفرت غلبه کنند.
بیل به طور خصوصی به من گفت که حتی از رئیس جدید خوشش می آید و ازکارکردن با او لذت می برد.او گفت که آقای رئیس اغلب با او مشورت می کند و از قرار معلوم به او اعتماد دارد.مری هم با همسررئیس مهربان بود و در واقع آنها به بهترین شکل با هم همکاری می کردند.
دوسال بعد دوباره به شهر آنها سفر کردم و به محض ورود به آنها تلفن زدم.
مری گفت:«وای،آنقدر ذوق زده هستم که نمی توانم حرف بزنم.»
با خودم گفتم باید موضوع خیلی مهمی اتفاق افتاده باشد که او را اینقدرذوق زده کرده است.
بدون توجه به حرف من فریاد زد:«وای،شگفت انگیزترین چیزممکن اتفاق افتاده،شرکت دیگری رئیس بیل را استخدام کرده و به همین خاطر از شرکت ما خواهد رفت و پست بالاتری خواهد گرفت.»بعد مری از من پرسید:«خُب چه حدسی می زنی؟همین حالا به بیل اطلاع دادند که از این به بعد رئیس شرکت است.فوراً پیش ما بیایید تا هرسه نفر با هم شکرگذاری کنیم.»
وقتی درکنارهم نشستیم بیل گفت:«می دانید ،دارم می فهم که مذهب مسیحیت اصلاً جنبه تئوری ندارد.ما یک مشکل را برطبق اصول مشخص معنوی و علمی حل کردیم .وقتی فکرمی کنم اگراین مشکل را برطبقفرمولی که درآموزش های دینی بود حل نکرده بودیم و می خواستیم به شیوه ی خودمان آن را حل کنیم ،تنم به لرزه می افتد.
ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » علی بابا ( یکشنبه 89/6/28 :: ساعت 1:21 عصر )
من به شکست اعتقاد ندارم
مثبت اندیشی-قسمت هشتم
اگرشما به شکست فکرمی کنید،توصیه می کنم خودتان را از شرچنین افکاری رها کنید چون همین طورکه به شکست فکر می کنید ممکن است آن را به طرف خود جذب کنید.
می خواهم با شما درباره ی افرادی صحبت کنم که این اصل را عملی کرده اند و به نتایج درخشان رسیده اند.همچنین می خواهم درباره ی روش ها و فرمول هایی صحبت کنم که این افراد برای رسیدن به موفقیت ازآنها استفاده کرده اند.اگرسرگذشت آنها را به دقت وبا فکر بخوانید و مثل آنها ایمان داشته باشید مثبت فکرکنید و به این روش ها عمل کنید شما هم می توانید برشکست که درحال حاضر اجتناب ناپذیر به نظر می رسد غلبه کنید.
امیدوارم شما مانند آقای"مانع تراش"که داستانش را برای من تعریف کردند نباشید.این اسم را روی او گذاشته بودند چون هرپیشنهادی که ارائه می شد ذهن او بلافاصله به سراغ تمام موانع ممکن در رابطه با آن پیشنهاد می رفت.اما عاقبت حریف آقای"مانع تراش "از راه رسید و به او کمک کرد تا نگرش منفی اش را عوض کند.ماجرا از این قرار بود:
مدیران شرکت آقای "مانع تراش "پروژه ای را دردست بررسی داشتند که مخارج قابل ملاحظه،خطرات مسلم و همین طورموفقیت های احتمالی چشمگیری دربرداشت.هنگام بحث و گفت و گو درباره ی این پروژه آقای "مانع تراش"با لحن علمی گفت:«لطفاً یک دقیقه اجازه بدهید.بیایید موانع موجود را هم درنظربگیریم.»(توجه داشته باشید افرادی که مثل آقای "مانع تراش"هستند،عاقلانه رفتارمی کنند و شاید با این رفتار روی احساس تردید درونی شان سرپوش می گذارند .)
مرد دیگری هم درجلسه حاضربود که خیلی کم حرف می زد همکارانش به خاطر توانایی و موقعیت هایش و شخصیت استوار و تزلزل ناپذیرش به او احترام می گذاشتند.او فوراً شروع به صحبت کرد و گفت :«چرا تو در این پیشنهاد فقط موانع را می بینی و آنها را بزرگ می کنی؟چرا فرصت ها را نمی بینی؟»
آقای "مانع تراش"گفت:«چون برای عاقلانه تصمیم گرفتن آدم باید همیشه واقع بین باشد واین یک واقعیت است که موانع مشخصی برسرراه این پیشنهاد وجود دارد.ممکن است بپرسیم شما درباره ی این موانع چه فکر می کنید ؟»
مرد دیگربا اطمینان جواب داد:«درباره ی این موانع چه فکر می کنم؟خُب من فقط آنها را از سرراه برمی دارم و بعد فراموششان می کنم.»
آقای "مانع تراش"گفت:«این کاردرحرف آسان است.می گویی آنها را از سر راه بر می داری و فراموششان می کنی.ممکن است بپرسم آیا روشی برای ازسرراه برداشتن و فراموش کردن این موانع داری که ما هنوز آن را کشف نکرده ایم؟»
لبخندی به آرامی روی صورت مرد دیگرنقش بست.او گفت:«پسرم،من تمام عمرم را صرف از سِرراه برداشتن موانع کرده ام و هنوز با مانعی رو به رو نشده ام که نتوان آن را از سرراه برداشت به شرط آنکه ایمان و دل و جرأت کافی داشته باشی و بخواهی کارکنی.حالا که می خواهی بدانی چطور این کار را می کنم،نشانت می دهم.»
بعد دستش را درون جیبش کرد وکیف بغلی اش را در آورد.کارتی در آن دیده می شد که روی آن کلماتی نوشته شده بود.کیف را به آن طرف میزهل داد وگفت:«بیا پسرم.این را بخوان.این فرمول من است.برای من عذر وبهانه نیاور که فرمول من عملی نیست چون تجربه به من یاد داده که عملی است.»
آقای "مانع تراش"کیف بغلی را از روی میز برداشت ودرحالی که صورتش حالت عجیبی پیدا کرده بود آن کلمات را برای خودش خواند.
صاحب کیف با اصرارگفت :«آنها را با صدای بلند بخوان.»
این جمله ای است که آقای "مانع تراش "با صدای آهسته و تردید آمیزی خواند:«من می توانم با کمک خداوند که به من قدرت می دهد تمام کارها را انجام بدهم.»
صاحب کیف آن را درجیبش گذاشت و گفت:«من سال های زیادی زندگی کرده و مشکلات زیادی دیده ام اما این کلمات قدرت دارند-قدرت واقعی - و با آنها می توانید هرمانعی را از سرراه بردارید.»
ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » علی بابا ( یکشنبه 89/6/28 :: ساعت 1:21 عصر )
.::مرجع کد آهنگ::.
.::دریافت کد موزیک::.