نیروگاه هسته ای ؛ خطر کمتر ، صرفه بیشتر بحبوحه جنگ جهانی دوم بود ؛ زمانی که دیگر سرنوشت جنگ در گرو ارتش بزرگتر ، تجهیزات بیشتر ، مهمات پیشرفته تر و نه حتی ، بمباران ها و کشتارهای بیشتر ، نبود. آنچه اهمیت فوق العاده ای یافته بود ، به ثمر رسیدن تلاش دانشمندان و کشف انرژی هسته ای بود. فیزیکدانان اتمی به رهبری هایزنبرگ در آلمان و فیزیکدانان امریکایی به رهبری فرمی در امریکا برای ایجاد واکنش زنجیره ای اورانیوم و کنترل آن بدون وقفه تلاش می کردند. هدف آنها به کارگیری انرژی حاصل در تولید برق بود. سرانجام در دوم دسامبر 1942 گروه امریکایی توانست واکنش زنجیره ای اورانیوم را در رآکتوری در شیکاگو ، انجام دهد. تلاش آنان مبنا و اساس کار رآکتورها در سراسر جهان شد ، ولی جنگ افروزان با سوئاستفاده از این انرژی نوین ، فاجعه هیروشیما و ناکازاکی را در تاریخ جهان ثبت کردند. پیدا کردن یک ماده کند کننده خوب ، مهمترین مشکل در ابتدای پروژه ساخت رآکتور بود ؛ ماده ای که نوترون های حاصل از شکافت اورانیوم را کند می کند ، ولی جذب نکند. در رقابت بین امریکایی ها و آلمانی ها ، این فیزیکدانان امریکایی بودند که پیروز شدند ، آن هم یک دلیل ساده داشت ؛ فیزیکدانان امریکایی با یک شیمیدان مشورت کردند ، ولی آلمانی ها حاضر به قبول چنین ننگی نبودند! آن زمان دو ماده مناسب شناخته شده بود ؛ گرافیت و آب سنگین.
ولی هر کدام یک مشکل داشت ، گرافیت به دلیل ناخالصی ، نوترون ها را جذب می کرد و آب سنگین هم به میزان خیلی کم ، با نسبت یک به 10هزار در آب معمولی وجود داشت.
نتیجه مشورت امریکایی ها با یک شیمیدان به تهیه گرافیت خالص منجر شد. ولی هایزنبرگ در یک کارخانه که توسط نازی ها در نروژ اشغال شده بود ، به سختی و با کندی آب سنگین جدا می کرد ؛ چون انگلیسی ها به نروژی ها گفته بودند که تهیه آب سنگین به نفع نازی هاست و آنها هم تا می توانستند به بهترین نحو در تولید آب سنگین خرابکاری کردند! پس از جنگ جهانی دوم مشخص شد که برخلاف تبلیغات نازی ها، آنها حتی به انجام این واکنش نزدیک هم نشده بودند. نیروگاه های مولد برق با منابع انرژی مختلفی کار می کنند: انرژی باد، انرژی آب پشت سدها و انرژی سوختهای فسیلی.
ادامه مطلب... |