خلاقیت 1
مقدّمه
در فارسی «خلاقیت» به معنای ابداع، 2 نوآوری، ایجاد و آفرینندگی به کار می رود. در این موقعیت، فرد با ترکیب کردن، یک پدیده نو می سازد. همانند هوش، توانایی خلاقیت نیز در افراد مختلف متفاوت است.
از نظر آبراهام مزلو ، خلاقیت و خود شکوفایی 3 در رأس هرم قرار می گیرد و طی سلسله مراتبی، که برای نیازهای انسان مطرح می کند، باید از پایین ترین طبقه شروع کرد تا به رأس هرم که خود شکوفایی است رسید. اولین و پایین ترین طبقه، نیازهای فیزیولوژیک است; نیازهایی همچون آب، غذا، هوا و مانند آن که بین انسان و حیوان مشترک بوده و برای ادامه حیات لازم و ضروری است. دومین طبقه، نیاز به امنیت است که شامل امنیت جانی، مالی و شغلی می شود. سومین طبقه، نیاز به محبت و عشق است; زیرا هر فردی در زندگی نیاز به دوست داشتن دارد. چهارمین طبقه، نیاز به عزّت نفس و ابراز وجود است; شخص دوست دارد در جمع مطرح شود. پنجمین و بالاترین طبقه، که در رأس هرم قرار می گیرد، نیاز به خودشکوفایی است، که اگر مراحل قبل طی شود فرد به خلاقیت می رسد. آبراهام مزلو دو نوع خلاقیت را توضیح می دهد: خلاقیت اولیه و خلاقیت ثانویه. خلاقیت اولیه از ناخودآگاه سرچشمه می گیرد و در زمان کودکی بین همه انسان ها مشترک است. کودکان به واسطه آن خیالبافی 4 می کنند، لذت می برند و رفتار خلاق آمیز از خود بروز می دهند. این نوع خلاقیت اغلب با پشت سر گذاشتن کودکی از بین می رود. اما خلاقیت ثانویه مبتنی بر عقل سلیم 5 و منطق صحیح است.
نیاز به خودشکوفایی نیاز به عزّت نفس نیاز به محبت و عشق نیاز به امنیت نیازهای فیزیولوژیک سلسله مراتب نیازهای مزلو سلسله مراتب نیازهای مزلو برای رسیدن به خلاقیت، کوشش و تلاش عامل بسیار مهمی است و داشتن هوش بالا دلیل کافی برای به خلاقیت رسیدن نیست. برای مثال، پاولف ، فیزیولوژیست روسی، سال های زیادی روی بزاق سگ تحقیق کرد تا اینکه در سال 1904 برای اولین بار برنده جایزه نوبل شد. بسیاری از افراد به محض آنکه با شکستی روبه رو می گردند دست از تلاش برداشته و اعتماد به نفس خود را از دست می دهند، اما افراد خلاق شکست را مقدّمه پیروزی می دانند.
بنابراین، رشد و توسعه خلاقیت به عوامل فردی و اجتماعی مثل خانواده، هوش، ویژگی های شخصیتی و غلبه بر موانع و مشکلات وابسته است. گرچه توانایی تفکر خلاق به صورت فطری و طبیعی به طور بالقوّه در انسان ها وجود دارد، اما ظهور و بروز آن مستلزم پرورش و تربیت آن است.
صاحب نظران تعاریف گوناگونی از خلاقیت ارائه داده اند که در ذیل به برخی از آن ها اشاره می شود:
گیزلین ( Chiselin ) خلاقیت ر
ارائه کیفیت های تازه از مفاهیم و معانی می داند.
از نظر تایلور ( taylor ) خلاقیت، شکل دادن تجربه ها در سازمان بندی های تازه می باشد.
استین ( stein ) خلاقیت را فرایندی می داند که نتیجه آن یک کار تازه باشد که توسط گروهی در یک زمان به عنوان چیزی مفید، رضایت بخش و قابل قبول تلقّی گردد.
ورنون ( vernon ) معتقد است خلاقیت توانایی شخص در ایجاد ایده ها، نظریه ها، بینش ها یا اشیای جدید و نو و بازسازی مجدد در علوم و سایر زمینه هاست که به وسیله متخصصان به عنوان پدیده ای ابتکاری قلمداد گردد و از لحاظ علمی، زیبایی شناسی، 6 فناوری و اجتماعی با ارزش باشد.
استنبرگ ( stenberg ) تفکر خلاق را ترکیبی از قدرت ابتکار، انعطاف پذیری و حساسیت در برابر نظریاتی می داند که یادگیرنده را قادر می سازد که خارج از تفکر نامعقول به نتایج متفاوت و مولد بیندیشد که حاصل آن رضایت بخشی و احتمالا خشنودی دیگران خواهد بود.
مایر ( mayer ) خلاقیت را توانایی حل مسائلی می داند که فرد پیش تر آن ها را نیاموخته است.
ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » علی بابا ( پنج شنبه 89/1/19 :: ساعت 7:49 عصر )
.::مرجع کد آهنگ::.
.::دریافت کد موزیک::.