طرز کار برنامه های ضد ویروس
ضد ویروس اصطلاحی است که به برنامه یا مجموعه ای از برنامه ها اطلاق می شود که برای محافظت از کامپیوتر ها در برابر ویروس ها استفاده می شوند. مهم ترین قسمت هر برنامه ضد ویروس موتور اسکن
(Scanning engine) آن است. جزئیات عملکرد هر موتور متفاوت است ولی همه آنها وظیفه اصلی شناسایی فایل های آلوده به ویروس را با استفاده از فایل امضای ویروس ها بر عهده دارند. فایل امضای ویروس یک رشته بایت است که با استفاده از آن می توان ویروس را به صورت یکتا مورد شناسایی قرار داد و از این جهت مشابه اثر انگشت انسان ها می باشد. ضد ویروس متن فایل های موجود در کامپیوتر را با نشانه های ویروس های شناخته شده مقایسه می نماید. در بیشتر موارد در صورتی که فایل آلوده باشد برنامه ضدویروس قادر به پاکسازی آن و از بین بردن ویروس است. در مواردی که این عمل ممکن نیست مکانیزمی برای قرنطینه کردن فایل آلوده وجود دارد و حتی می توان تنظیمات ضدویروس ها را به گونه ای انجام داد که فایل آلوده حذف شود.
ادامه مطلب.../b>/strong>/font>
قابلیتهای نرمافزارهای ضدویروس
در قسمتهای قبلی از این مجموعه مقالات ضمن معرفی انواع ویروسها و سایر برنامههای مختل کننده امنیت، چگونگی کشف ویروسها توسط برنامههای ضدویروس و تعدادی از قابلیتهای برنامههای ضدویروس بیان شد. در این مقاله چند قابلیت مهم نرمافزارهای ضدویروس مورد بررسی قرار میگیرد.
تفاوت بین نسخههای ضد ویروس
همه نرمافزارهای ضد ویروس عمل واحدی را انجام میدهند که همان اسکن فایلها و پاکسازی موارد آلوده میباشد. بعضی از آنها حتی از موتورهای اسکن یکسانی برای شناسایی ویروسها بهره میگیرند. تفاوت اصلی بین این محصولات در کیفیت واسط کاربر، سرعت و دقت محصول و قابلیتهای خاص (مانند اسکنرهای e-mail، بروز رسانیهای خودکار زمان بندی شده، اسکنهای ابتکاری و ...) میباشد.
در حال حاضر با توجه به اتصال اکثر کامپیوترها به شبکه اینترنت و خطرات گستردهای که از این طریق کاربران را تهدید میکند تامین امنیت در برابر ویروسهایی که از طریق اینترنت انتقال مییابند اهمیت زیادی دارد. از سوی دیگر اینترنت میتواند به عنوان ابزاری برای بروز نگهداری نرمافزارهای ضدویروس مورد استفاده قرار گیرد.
ادامه مطلب.../b>/strong>/font>
محافظت در مقابل خطرات ایمیل (?)
آسانی تولید یک ویروس در سالهای اخیر
با داشتن اطلاعات مختصری مثلا در مورد ویژوال بیسیک، می توان با بهره گیری از شکافهای امنیتی، باعث آشفتگی در شبکه ها و سیستم های استفاده کنندگان ایمیل شد. مطالعه بعضی سایتها، شما را با بعضی از شکافهای موجود در Outlook و نحوه بهره گیری از آنها آشنا خواهد کرد. حتی بعضی از کدها نیز در دسترس شما خواهد بود و با تغییرات اندکی می توانید ویروسی تولید کنید که کدهای مورد نظر شما را اجرا کند. برای مثال می توانید ویروسی تولید کنید که شخص قربانی بمحض باز کردن ایمیل حاوی آن در Outlook ، کدهای مورد نظر شما اجرا شود. به این ترتیب تمام فایلهای HTML آلوده می شود و این ویروس به تمام آدرسهای موجود در دفترچه آدرس سیستم آلوده شده فرستاده می شود. در اصل، ویژگی کلیدی این ویروس اجرا شدن آن بمحض باز شدن ایمیل حاوی HTML آسیب رسان است.
ادامه مطلب.../b>/strong>/font>
آموزش نصب ویندوز به صورت تصویری
برای نصب ویندوز XP دو شیوه وجود دارد. در حالت اول ممکن است شما در سیستمتان
نسخه های دیگری از ویندوز را نصب کرده باشید. در این حالت با قرار دادن سی دی
ویندوز XP می توانید شروع به نصب این برنامه بکنید. در حالت دوم که ما در اینجا به
توضیح جامع آن می پردازیم یا در سیستم تان از قبل ویندوز نصب نشده است یا دچار مشکل
شده و قابل اجرا نیست یا اینکه شما می خواهید خودتان کنترل کامل بر روی فرایند نصب
اعمال کنید.
در این وضعیت شما باید ابتدا سیستم را از طریق CD-ROM راه اندازی کنید. بسته به
نوع سیستم تان باید درایو راه انداز سیستم خود را از هارد به CD-ROM تغییر دهید.
در Mother Board های جدید گزینه ای با نام Boot وجود دارد که می توانید آن را
انتخاب کنید . سپس با فلش های جهت دار بر روی گزینه اول رفته و کلید Enter را فشار
دهید. از لیست نمایان شده CD-ROM را انتخاب کنید . برخی از Mother Board ها در این
قسمت نام CD-ROM شما را نشان می دهند. مثلاً اگر شما از مدل ASUS استفاده می کنید
این نام را مشاهده خواهید کرد. در صورتی که در گزینه های پائینی نام CD-ROM شما
انتخاب شده است می توانید با استفاده از کلید های “+” یا “-“ صفحه کلید ترتیب قرار
گیری آنها را تغییر دهید. توجه داشته باشید که برای نصب ویندوز حتماً باید CD-ROM
در اولین گزینه قرار گیرد.
در سیستم های قدیمی تر Boot سیستم اصولاً در حالت A/C قرار دارد که باید به
CD-ROM تغییر کند.
پس از اعمال این تغییرات کلید F10 را فشار داده و با انتخاب گزینه Y تغییرات
اعمال شده را ذخیره کنید.
سیستم را مجدداً Restart کنید و پس از نمایان شدن کلید Press any Key … یکی از
کلید های صفحه کلید را فشار دهید تا سیستم از طریق سی دی Boot شود .
برنامه شروع به کپی فایلهای مورد نیاز خود می کند.
سپس مطابق شکل زیر با پنجره ای با سه گزینه مواجه خواید شد که با فشار دادن کلید
ENTER ویندوز شروع به نصب می کند.
فشردن کلید R در سیستم باعث مرمت و بازسازی اطلاعات ویندوز قبلی شما می شود( این
گزینه برای مواردی استفاده می شود که شما از قبل بر روی سیستم خود ویندوز XP نصب
کرده اید ولی با بروز مشکلاتی نمی توانید به درستی از آن استفاده کنید و این قسمت
سعی در کپی و بازسازی برخی فایلهای مورد نیاز کرده و سیستم را مجدداً در وضعیت
اجرایی و عملیاتی قرار می دهد)
فشردن کلید F3 نیز امکان خروج از مراحل نصب را فراهم می کند.
برای ادامه نصب کلید ENTER را فشار دهید . پنجره ای مطابق شکل زیر نمایان
شده که شرح توضیحات مربوط به توافق نامه استفاده از این سیستم عامل است . با انتخاب
کلید F8 از این صفحه عبور کنید.
برنامه Setup شروع به بررسی سیستم شما کرده تا نسخه های قبلی سیستم عامل ویندوز
را در صورت وجود در سیستم تشخیص می دهد. پس از بررسی سیستم پنجره ای همانند شکل زیر
نمایان شده و درایو های سیستم شما را لیست می کند. شما در این قسمت می توانید مسیری
که برای نصب ویندوز مورد استفاده قرار می گیرد را تعیین کنید.
تصویر زیر مربوط به حالتی است که سیستم از قبل فاقد هیچ نوع سیستم عاملی بوده و
هارد آن نیز پارتیشن بندی و فرمت نشده است . فضای هارد مذکور بصورت Unpartitioned و
4 گیگابایت نشان داده شده است.
شما می توانید برای نصب ویندوز این فضا را تقسیم کنید. تقسیم فضا در این مرحله
همانند استفاده از فرمان Fdisk صورت می گیرد.
برای این منظور کلید C در صفحه کلید را انتخاب کرده و سپس در پنجره بعدی فضای
مورد نظر خود را در آن وارد کنید.
پس از تایید مجدداً به صفحه Unpartitioned ارجاع داده می شوید. مجدداً بر روی
فضای Unpartitioned رفته و کلید C را انتخاب کنید. در این مرحله اگر مایل بودید
درایو های دیگری ایجاد کنید فضای مورد نیاز را وارد کنید و در غیر این صورت کلید
Enter را فشار دهید تا کل فضای باقی مانده به درایو دوم اختصاص داده شود.
اگر از قبل سیستم شما پارتیشن بندی شده یا اگر سیستم عاملی از قبل بر روی آن نصب
می باشد شما می توانید درایو مورد نظر خود را جهت نصب ویندوز انتخاب کنید.
توجه : در صورتی که می خواهید سیستم عامل ویندوز قدیمی خود ( مثلاً 98 یا
2000 یا ME یا ... ( را حفظ کنید، نباید ویندوز XP را بر روی درایوی که این سیستم
عامل ها در آن نصب شده اند ، نصب کنید . انجام این کار با تداخل در برنامه ها و
پوشه های شما بالاخص پوشه Program Files ، باعث بروز برخی ایرادات خواهد
شد.همانطور که در بالا عنوان شد، اگر شما سیستم خود را از قبل پارتیشن بندی
کرده باشید در این پنجره نام آنها را مشاهده خواهید کرد. حال ممکن است شما بخواهید
قبل از پیاده سازی و نصب ویندوز XP تغییری در تعداد یا حجم پارتیشن های خود ایجاد
کنید.
برای این کار باید بر روی نام درایو مورد نظر رفته و کلید D را در صفحه کلید
انتخاب کنید. در پنجره بعدی و برای تایید حذف کلید L را فشار دهید. پس از انتخاب
این گزینه مجدداً در صفحه با فضایی تحت عنوان Unpartitioned مواجه خواهید شد که
باید مطابق روض فوق الذکر آن را به درایو خاصی تخصیص دهید.
در برخی موارد پس از تخصیص فضا و پارتیشن بندی ، فضایی اندک بصورت Unpartitioned
باقی می ماند که می توانید از آن صرفنظر کنید.
توجه : حذف یک پارتیشن باعث از بین رفتن کل اطلاعات موجود در آن خواهد شد. از
این رو حتماً قبل از انجام چنین کاری اطلاعات پارتیشن خود را بررسی کرده و در صورت
نیاز نسخه پشتیبانی از آن تهیه کنید.
برای شروع نصب بر روی نام درایو مورد نظر رفته و کلید ENTER را فشار دهید .
در صورتی که در این مرحله قصد اتمام فرایند نصب را دارید و می خواهید از این
برنامه خارج شوید کلید F3
را انتخاب کنید.
پس از این مرحله با صفحه ای مواجه خواهید شد که چهار گزینه مختلف Format در آن
قابل انتخاب است.
مطابق استاندارد های کامپیوتری دو نوع قالب بندی و فرمت برای هارد ها مورد
استفاده قرار می گیرد. حالت اول و قدیمی که مورد استفاده سیستم عامل های ویندوز 98
بود که با عنوان FAT از آنها نام برده می شود و در حالت بعدی که از لحاظ امنیتی و
سرعت عملکرد بهتری دارد که NTFS نامیده می شود.
گزینه اول و سوم در این صفحه هر دو به حالت قالب بندی NTFS اشاره دارد. انتخاب
گزینه اول فرمت هارد را در وضعیت Quick و به سرعت انجام می دهد ولی حالت سوم مدت
زمان بیشتری به خود اختصاص داده و درایو تعیین شده را بطور کامل فرمت می کند( اگر
شما از قبل دراوی خود را فرمت نکرده اید یا اگر پارتیشن بندی خود را تغییر داده اید
باید از حالت سوم استفاده کنید.
به همین ترتیب گزینه دوم و چهارم نیز مربوط به قالب بندی FAT است.
توجه : اگر شما در سیسیتم تان ویندوز 98 یا ME داشته باشید و گزینه NTFS را
انتخاب کنید، پس از اتمام مرحله نصب ویندوز و با اجرای وسندوز 98 یا ... دیگر به
پارتیشن NTFS دسترسی نخواهید داشت و این درایو تنها از طریق ویندوز XP در دسترس شما
قرار خواهد گرفت.
با توجه به توضیحات فوق نوع فرمت و قالب بندی سیستم را انتخاب کرده و کلید ENTER
را فشار دهید.
برای صرفنظر کردن از مرحله نصب می توانید کلید ESC را فشار دهید.
پس از این مرحله پنجره دیگری نمایان شده و سسیستم شما پس از مدتی Restart می
شود.
پس از راه اندازی سیستم شما نباید کلیدی را در هنگام نمایان شدن Press Any Key
فشار دهید و باید مراحل نصب از طریق هارد انجام شود( بهتر است در این مرحله وارد
BIOS سیستم خود شده و آن را به حالت اول بازگردانید) .
از این قسمت فرایند اصلی نصب ویندوز با نمایان شدن شکل زیر آغاز می شود.
بطور معمول مدت زمان بالای 50 دقیقه جهت نصب به شما نشان داده می شود.
پس از اتمام مراحل Collecting information ، Dynamic Update ، Preparing
installation به مرحله Installing Windows می رسیم.
پنجره ای که در این قسمت دیده می شود مربوط به تنظیمات Regional and Language
Options می باشد. در این قسمت با انتخاب گزینه Customize و Details کشور و زبان خود
را انتخاب کنید ( ایران ، فارسی) . البته پس از انجام نصب و از طریق Control Panel
نیز می توان این تغییرات را اعمال کرد. اگر مشکلی با این قسمت دارید می توانید بدون
اعمال تغییری گزینه Next را انتخاب کنید.
در پنجره Personalize your Software نام خود را در قسمت Name و کلمه ای دلخواه
به عنوان نام سازمان یا موسسه خود در قسمت Organaize وارد کنید ( این اسامی اختیاری
است و هر چیزی می تواند باشد. مثلاً Home ).
در قسمت بعد شما باید رمز یا سریالی که برای نصب ویندوز XP مورد استفاده قرار می
گیرد را وارد کنید.
پس از بررسی رمز وارد شده از طرف شما و در صورت صحیح بودن آن پنجره Computer
Name and Administrator Password را مشاهده خواهید کرد.
شما باید در قسمت Computer Name یک نام دلخواه برای سیستم خود وارد کنید.
در قسمت Administrator password رمز عبوری که کاربر مدیر سیستم برای ورود به آن
نیاز دارد را وارد کنید. در قسمت Confirm نیز مجدداً این کلمه را وارد کنید.
در صورت تمایل می توانید رمزی در این دو قسمت انتخاب نکنید و آن را خالی رها
کنید.
در صفحه Date and Time Settings می توانید موقعیت جغرافیایی خود را انتخاب
کنید. از منوی آبشاری Time Zone ، گزینه Tehran را یافته و انتخاب کنید.
مرحله بعد مربوط به تنظیمات کارت شبکه سیستم شماست. بر روی دکمه NEXT این
قسمت کلیک کنید تا از این مرحله عبور کنید.
در پنجره Workgroup or Computer Domain نیز تنظیم پیش فرض که WORKGROUP است را
تایید کرده و با انتخاب گزینه NEXT این مرحله را نیز به اتمام برسانید.
تا اینجا مراحل اصلی نصب ویندوز به پایان رسیده و شما با شکلی همانند طرح
زیر مواجه خواهید شد.
بسته به نوع درایور کارت گرافیک و اندازه بزرگنمایی مانیتورتان ممکن است با
پیغامی همانند پیغام شکل زیر مواجه شوید. در هر حال دکمه OK را در آن انتخاب کنید.
بهپنجره آبی رنگ Wellcome to Microsoft Windows وارد خواهید شد. برای ادامه
مراحل بر روی دکمه NEXT کلیک کنید.
گزینه No, not at this time را در پنجره Ready to Register انتخاب کنید و
سپس دکمه Next را در آن صفحه کلیک کنید.
همانطور که در شکل زیر مشاهده می کنید، در پنجره Who will use this
computer شما می توانید نام پنج کاربری که از سیستم استفاده می کنند را وارد کنید.
البته وارد کردن تمامی این فیلدها ضروری نیست و شما می توانید در قسمت Your Name
تنها نام خود ( یا هر نام دلخواهی ) را وارد کرده و بقیه آنها را خالی رها کنید.
سپس دکمه NEXT را انتخاب کنید.
در مرحله آخر و برای ورود به ویندوز دکمه Finish را در پنجره Thank you
انتخاب کنید.
حتماً قبل از اتصال به اینترنت یک نسخه جدید از آنتی ویروس ها را بر روی سیستم
خود نصب کنید و پس از اتصال به اینترنت و در فواصل کوتاه مدت آن را بروز رسانی
کنید.برای جلوگیری از ورود ویروسها و برنامه های مخرب همانند کرم بلستر قبل از
اتصال به اینترنت باید آخرین نسخه های Patch مربوط به ویندوز راکه در بازار وجود
دارد بر روی سیستم تان نصب کنید
وقتی باجهها مجازی میشوند
بازار دیجیتال - دیگر کم کم صفهای طولانی پرداخت و دریافت در بانکها به خاطرهها میپیوندند. این اتفاق در واقع به مدد پررنگ شدن حضور تکنولوژی در خدمات عمومیروی میدهد. حالا باید سعی کنیم به جای صف و شعبه با عبارت جدیدی به نام بانکداری مجازی خو بگیریم.
آمار منتشره از سوی صندوق بینالمللی پول حاکی از آن است که بانکداری مجازی در کشورهای اتریش، فنلاند، کره، سنگاپور، اسپانیا، سوئد و سوئیس بیشترین کاربرد را داشته است و در این مناطق بیشتر بانکها خدمات اینترنتی ارائه میدهند.
هنوز چند سالی نیست که خدمات بانکداری الکترونیکی آن هم به صورت جست و گریخته در کشور همگانی شده و شواهد نشان میدهد که مردم از این شیوه بانکداری استقبال هم کردهاند. در حالی که بانکداری الکترونیک در حال طی روند رشد در کشور است، طی یکی دو سال اخیر بحث جدیدی در زمینه بانکداری به عنوان بانکداری مجازی مطرح شده است که با ابهامات و نواقص فراوانی هم روبه رو است.
در یک بانک مجازی مشتریان و کاربران یکی شده و از طریق اینترنت از خدمات بانکی استفاده می کنند، نقطه اشتراک این بانکها یا بانکهای سنتی حداقل در شروع کار شخصیت حقوقی مستقل، اساسنامه، هیات مدیره و سرمایه و نقطه افتراق، داراییهای فیزیکی شناخته میشود.
با وجود اظهارات ناقصی که از زبان مسوولان شنیده میشود، همچنان ابهاماتی در خصوص مکانیزم این بانکها و چگونگی فعالیت آنها در چارچوب بانکداری اسلامی رایج در کشور وجود دارد و اساسا مشخص نیست این بانکها به صورت مستقل فعالیت خواهند کرد یا در دل بانکهای موجود و فعال کشور.
بانکداری مجازی، ناقص و مبهم
اولین بار مسوولان بانک مرکزی هنگام تدوین بسته سیاستی – نظارتی در بهار سال 87 ، به تشکیل بانکهای کاملا الکترونیکی اشاره کردند و تاسیس دو بانک مجازی در سال 87 قولی بود که طهماسب مظاهری رییس کل وقت بانک مرکزی در آن بسته داده بود. اما تا سال 88 به غیر از این وعده، خبری از راهاندازی بانک مجازی نشد تا اینکه تقریبا در تیر ماه همان سال و پس از تشکیل نخستین جلسه شورای پول و اعتبار، اخباری از برخی اعضای این شورا مبنی بر تصویب ایجاد و تشکیل بانکهای مجازی با اعتبار700 میلیارد ریال منتشر شد. اخباری ناقص و کوتاه. اخباری که تاکنون هم متولیان سیاستهای پولی و بانکی کشور، اطلاعات دقیقی در خصوص این مصوبه منتشر نکردهاند و شرایط و جزئیات آن به گفته بسیاری از کارشناسان و فعالان بانکی نامعلوم و مبهم است.
شاید تنها تعریفی که از بانکداری مجازی میتوان پیدا کرد از زبان محمود خاوری ، مدیر عامل بانک ملی باشد. به گفته وی بانک مجازی نقش بانکهای فعلی را خواهند داشت، با این تفاوت که با تشکیل این بانک، به جای اینکه مشتری به صورت مستقیم به بانک مراجعه کند، به راحتی میتواند از طریق رایانه شخصی امور بانکی خود را انجام دهد.
اما به باور بسیاری از کارشناسان این تعریف بسیار گنگ و مبهم است؛ چرا که از این تعریف میتوان این گونه برداشت کرد که بانکداری مجازی هم همان بانکداری الکترونیکی است، چرا که بانکداری مجازی هم همانند بانکداری الکترونیکی برخی عملیات بانکی را از طریق رایانه انجام میدهد.
به نظر میرسد اطلاعاتی که تاکنون درباره راهاندازی بانک مجازی در کشور منتشر شده ، جوابگوی پرسش کارشناسان در مورد این بانکها نیست چرا که سید عباس موسویان، عضو کارگروه بانکداری بدون ربا نیز، شرایط تاسیس بانکهای مجازی را در مصوبه شورای پول و اعتبار نامشخص میداند و در این باره اظهار داشته که با توجه به مواردی که در مصوبه شورای پول و اعتبار ارائه شده این نتیجه به دست میآید که جزئیات و شرایط این طرح دارای ابهاماتی است.
در همین زمینه برخی کارشناسان ازجمله جمشید پژویان، رییس شورای رقابت در گفت و گو با خبرگزاریها در خصوص بانکداری مجازی گفته بود که تشکیل بانکهای مجازی در شرایط فعلی و باتوجه به روند اجرای فعالیتهای الکترونیکی آنها غیرضروری است و مسوولان و تصمیمگیرندگان پولی و بانکی در درجه اول باید وضعیت بانکداری الکترونیک سیستم بانکی را بهبود بخشند. به اعتقاد وی زمانی میتوان گفت که این تصمیم و مصوبه درست است که سیستم بانکداری الکترونیک کشور با خطای کم و اطمینان بالایی فعالیت کند. پژویان بر این باور است که با توجه به عدم موفقیت 50 درصد تراکنشها از جانب دستگاههای خودپرداز، این طرح، غیراصولی و غیرمنطقی خواهد بود.
پژویان از این طرح به عنوان یک «تصمیم نمایشی» کرده و تصریح میکند که بهتر بود مسوولان پولی و بانکی در ابتدا مساله عملیات بانکداری الکترونیکی موجود را برطرف کرده و درجه اطمینان این طرح را افزایش دهند و در مرحله بعدی به سراغ این طرح بروند.
اما در مقابل این انتقاد خسرو سلجوقی، کارشناس حوزه آیتی تشکیل بانکهای مجازی را از نکات ضروری نظام بانکداری میداند و میگوید: وجود بانکداری مجازی نه تنها غیر ضروری نیست، بلکه واجب هم هست و ایران هم باید همچون دیگر کشورها این نوع بانکداری را تجربه کند.
در واقع بانکداری مجازی به کارها سرعت بخشیده و در وقت و هزینهها نیز صرفهجویی میشود. وی در ادامه میافزاید: درست است که تاکنون توضیحات دقیق و کاملی در خصوص نحوه فعالیتهای این نوع بانکداری مطرح نشده است، اما برعکس آنچه از زبان افراد مختلف شنیده میشود بانکداری مجازی با بانکداری الکترونیکی فعلی بسیار متفاوت است. چرا که در بانکداری الکترونیکی کاربر برای راهاندازی برخی سرویسها مثل واگذاری سپرده، درخواست چک و... باید حتما در شعبه بانک حضور پیدا کند، اما در بانکداری مجازی به هیچ وجه کاربر برای دریافت خدمات نیاز به حضور فیزیکی ندارد.
بر اساس شواهد عامل رشد و پیشرفت فعالیتهای الکترونیک و مجازی در هر کشوری به عوامل زیرساختی و پیشرفت سیستمهای اینترنتی آن کشور باز میگردد و این در حالی است که در کشور ما با توجه به شرایط موجود، سیستم زیرساختی آن قدر ضعیف و دچار مشکل است که به نظر ارائه خدمات الکترونیکی در چنین وضعیتی آنچنان که باید موفق به نظر نمیرسد. سلجوقی در این خصوص میگوید: «آنگونه هم که به نظر میآید زیرساختهای کشور برای ارائه خدمات الکترونیکی دچار مشکل نیست. به عنوان مثال روزی که قرار شد اسامیپذیرفته شدگان در کنکور از طریق اینترنت اعلام شود بسیاری از مردم و مسوولان این نگرانی را داشتند که با مشکل مواجه شوند که البته این نگرانی هم کاملا درست بود؛ چرا که این طرح در اوایل به دلیل مشکلات پهنای باندی با شکست مواجه شد. اما این شکست و عدم موفقیت مانعی نشد که مسوولان سازمان سنجش از فعالیتهای خود دست بکشند و با برنامه ریزیهای به موقع توانستند مشکلات را حل و دورههای بعدی نه تنها اعلام نتایج بلکه ثبتنام هم از طریق اینترنت صورت گرفت.» به باور وی ترس از مشکلات زیرساختی و نبود پهنای باند کافی نباید مانعی برای فعالیتهای الکترونیکی باشد. در واقع نباید جلوی ارائه خدمات را گرفت، بلکه باید مشکلات زیرساختی و پهنای بندی کشور را حل کرد.
تجربه بانکداری مجازی در ایران
امسال، با وجود آنکه دیگر اسمیاز بانکهای مجازی در بسته سیاستی نظارتی نیامده، اما مسوولان بانک مرکزی بیسر و صدا به کارشان ادامه میدهند و دستکم تا به حال برای یک بانک کاملا الکترونیکی موافقت اصولی صادر کردهاند. در واقع موسسان بانک آرین نخستین کسانی بودند که توانستند با عبور از فیلترهای متعدد، موافقت شورای پول و اعتبار را جلب کنند. اگرچه به جز آرین، متقاضیان دیگری همچون امین و پیشگامان کویر یزد نیز با ارائه درخواستهایشان در نوبت رسیدگی برای گرفتن موافقت اصولی شورای پول و اعتبار قرار دارند و چشم انتظار رای شورا هستند.
اما در این میان و تلاش برای گرفتن مجوز راهاندازی بانک مجازی، یکی از بانکهایی که به صورت رسمیفعالیتهای مجازی خود را آغاز کرده است، بانک پاسارگاد است. به گفته مسوولان بانک پاسارگاد، بانکداری مجازی این بانک نمونه تکامل یافته بانکداری الکترونیک است که در آن مشتریان و کاربران میتوانند از طریق اینترنت از خدمات بانکی مانند افتتاح سپرده، در خواست صدور انواع کارتهای بانکی، انتقال وجه و... استفاده کنند. محمد جمشید شفیعی، کارشناس بانکداری مدرن بانک پاسارگاد در خصوص سیستم بانک مجازی این بانک میگوید: «در بحث خدمات اینترنتی بانکی ما هم همچون دیگر بانکها خدماتی را به مشتریان عرضه میکردیم که در برخی از این خدمات کاربر برای راهاندازی یا درخواست به راهاندازی حتما در شعبه حضور پیدا میکرد؛ اما با راهاندازی بانکداری مجازی دیگر حتی برای این خدمات هم نیازی به حضور فیزیکی نیست.) به گفته وی، خدماتی همچون افتتاح حساب، تغییر واریز سود، تغییر مقصد سود ، در خواست صدور کارت، درخواست صدور چک بانکی و رمزی و.. از جمله خدمات بانک مجازی پاسارگارد است که شعبههایی است در خود بانک. اما در این میان و به دلیل مجازی بودن و ناشناخته بودن شخصیت بانکی ممکن است برخی مشکلات از جمله کلاهبرداری رخ دهد که به گفته شفیعی بانکهای مجازی با توجه به راهکارهای در نظر گرفته جلوی وقوع آن را خواهند گرفت. شفیعی در توضیح این موضوع اظهار میکند که در این زمینه دو حالت وجود دارد و اینکه مشتری بانک مجازی یا مشتری فیزیکی همان بانک است و یا از یک بانک دیگر برای استفاده از خدمات مجازی آن بانک مراجعه کرده است. اگر مشتری خود بانک باشد میتواند با نام کاربری و رمزی که بانک به او داده است از خدمات مجازی بانک استفاده کند؛ اما اگر از بانک دیگری آمده باشد وقتی فرم درخواستی بانک مجازی را پر کرد باید با کد رهگیری یا کد ملی خود به یکی از شعبههای همان بانک مراجعه کند تا با تصدیق مشخصات واقعیش رمز و نام کاربری استفاده از خدمات مجازی بانک به او داده شود. پس با این اوصاف امکان به وجود آمدن هیچ مشکلی نخواهد بود. در حال حاضر و با توجه به آمارهای منتشر شده به نظر میرسد وضعیت بانکداری الکترونیکی با توجه به مقدمات در نظر گرفته شده، نسبت به گذشته وضعیت بهتر و رو به رشدی را در پی گرفته است. اما راهاندازی بانکهای مجازی هم نیاز به مقدمات فراوانی دارد که بخشی از آن به شبکه مخابراتی و زیرساختهای ارتباطی و اینترنتی باز میگردد که پس از سالها هنوز نیازمند تقویت و گسترش است.
پردرآمدترین مشاغل IT کدامند؟
هر یک از ما حداقل یک بار صفحه نیازمندی شغلی روزنامهها یا سایتهای اینترنتی را ورق زدهایم و در آن با انواع و اقسام شغلها روبهرو شدهایم.
انگار شغلهای درج شده در این صفحات هم با گذر زمان و پیشرفت فناوری دچار تغییر و تحولات شدهاند. به عنوان مثال اگر تا چند سال پیش یک شرکت، سازمان و... به دنبال شخصی بود که حداقل آشنایی ابتدایی با کامپیوتر را داشته باشد، اما حالا همان سازمانها و شرکتها به دنبال اشخاصی هستند که با پیکربندی ویندوز ویستا آشنایی داشته باشد و بتواند بدون مشکل این سیستم را راهاندازی کند.
شاید دیگر حرف کلیشهای باشد اما این تغییر و تحولات شغلی هم به واسطه پیشرفت فناوری اطلاعات و ابزارهای تکنولوژیکی است. گزارشها و آمارهای منتشر شده از سوی ارگانهای مختلف نشان میدهد که پیشرفت سریع در این بخش باعث ظهور صنایع و مشاغل پردرآمد جدیدی شده است که تا یک دهه پیش نامیاز این مشاغل نبوده است.
پرطرفدارترین مشاغل و بالاترین درآمد آیتی
فناوری اطلاعات به عنوان یک صنعت نوظهور و البته پررونق در سالهای اخیر به تدریج به یکی از ماشینهای استخدامی بازار کار و اشتغال تبدیل شده است. تجارتهای مختلف وابسته به این صنعت هم سهم قابل توجهی از جذب نیروی کار را در سالهای اخیر به خودشان اختصاص داده اند. تمایل افراد به تحصیل در رشتههای تخصصی مرتبط با این صنعت و به دنبال آن افزایش چشمگیر تعداد فارغ التحصیلان این رشتهها نشان از رونق بازار کار در صنعت آیتی دارد. به اینترتیب است که حتی رکود و بحران اقتصادی اخیر هم نتوانست چندان فشاری را بر این صنعت تحمیل کند تا آیتی به عنوان اولین صنعت رو به بهبود و نجات از این بحران در جهان مطرح شود. این روند گویا آنقدر امیدوار کننده است که میتواند نوید اتفاقات خوب آینده را در این حوزه بدهد.
براساس پیشبینیهای صورت گرفته توسط موسساتی همچون گارتنر در سال 2009، متخصصان فناوری که دنبال فرصت شغلی جدید هستند، باید توجه داشته باشند که در سال 2010 وضعیت اشتغالزایی در صنعت فناوری ارتباطات و اطلاعات بهبود یافته و نرخ بیکاری در این حوزه نسبت به سال قبل کمتر شده است. وضعیت موجود در سال 2010 نشان داد که این پیشبینیها کاملا درست بوده است؛ چرا که در سال جاری میلادی شاهد کاهش اخراج کارمندان از شرکتهای بزرگ و افزایش اشتغالزایی در زمینه آی سی تی بودیم و کارشناسان بر پایه یک بررسی جدید اعلام کردند که در این صنعت، به مهارت سیستمهای مجازیسازی، فناوریهای مبتنی بر اینترنت، امنیت شبکه و مهارت سیستمهای رایانه ای اجتماعی بیش از دیگر مهارتها نیاز است و افرادی که تخصصهای یاد شده را دارند، سریعتر جذب شرکتها و سازمانهای مربوطه میشوند. با وجود اینکه صنعت جهانی آی تی شاهد کاهش اثرات ناشی از بحران اقتصادی است، اما این روند تضمینی بر اشتغالزایی کلیه متخصصان این صنعت محسوب نمیشود.
براساس بررسیهای انجام شده 10 عنوان شغلی که در حوزه فناوری ارتباطات و اطلاعات در سال 2010 به عنوان برترین مشاغل شغلی محسوب میشدند و بیشترین نیاز برای آنها احساس میشود که عبارتند از: متخصص امینت، مدیریت سیستمهای مجازی، مدیریت ابزار، مهندس شبکه، متخصص سیستمهای باز، مدیر پشتیبانی خدمات، مدیریت سیستمهای ذخیرهسازی اطلاعات پزشکی، متخصص منابع، مدیر فهرست کردن خدمات و مهندس فرآیند بازرگانی.
اما در میان این مشاغل برتر، لیست پردرآمدترین مشاغل آیتی بیشتر از برترین شغلهای حوزه آیتی خودنمایی میکند. براساس بررسیها و آمارهای ارائه شده توسط Tech Republice میتوان با بیست شغل پردرآمد کارمندان و شاغلان بخشهای آیتی آشنا شد. در این لیست، میتوان نام ده شغل پر درآمد را دید که در میان برترین مشاغل آیتی سال 2010 نیز دیده شدهاند.
در این لیست اولین شغل پر درآمد به مدیر اجرایی آیتی اختصاص دارد که حقوق سالانه معادل 127 هزار و 73دلار دریافت میکند. آیتی ارشیتکت یا طراح آیتی با حقوق سالانه 102 هزار و 894 دلار در جایگاه دوم قرار دارد. رتبه سوم این رده بندی به رییس یا سرپرست بخش آیتی با حقوق سالانه 100 هزار و 757 دلار اختصاص یافته است.
مدیر پروژههای آیتی هم که طی یکی دو سال اخیر با استقبال خوبی از طرف افراد مختلف روبهرو شده با حقوق سالانه 94 هزار و457 دلار در جایگاه چهارم پردرآمدترین مشاغل آیتی قرار گرفته است. شغلهایی همچون مدیریت آیتی، مشاور آیتی و متخصص امنیت نیز بهترتیب با درآمد سالانه 87 هزار و 934، 87 هزار و 739 و 87 هزار و 408 دلار در ردههای پنجم تا هفتم این لیست قرار گرفتهاند. همچنین جایگاه هشتم تا دهم این لیست به مشاغلی به نامهای مهندس سیستم با حقوق 85هزار و 32دلار، مهندس با حقوق 84 هزار 446 و مدیر اطلاعات دادهها با حقوق 83 هزار و 256 دلار اختصاص یافته است. همچنین شرکت Tech Republice ردهبندی پردرآمدترین مشاغل آیتی را بر اساس مدارک معتبر شرکتهایی همچون سیسکو، مایکروسافت، لینوکس و... نیز انجام داده است.
آنچه از این 20 مدرک پردر آمد حوزه آیتی استنباط میشود این است که مدارک شرکتهای سیسکو و مایکروسافت از بیشترین استقبال و بیشترین درآمدر برخوردار هستند. اولین مدرک پر درآمد به six Sigma با در آمد سالانه 111 هزار و 908 دلار اختصاص یافته است. دومین مدرک پردر آمد (Project )ا PMP Management profssional است که دارندگان این مدرک میتوانند در آمدی برابر 104 هزار و 253دلار در سال داشته باشند. مدارک ITIL هم با درآمد سالانه 102 هزار و 128 دلار و 101هزار و 185دلار رتبه سوم و چهارم را به خود اختصاص دادهاند. رتبه پنجم تا هفتم این لیست جایگاه مدراک سیسکو با عنوانهای CCP با حقوق سالانه 99هزار و 928 دلار، CCDAبا حقوق سالانه 93 هزار و 953 دلار و CCNP با حقوق سالانه 89هزار و 864 دلار است. همچنین رتبه هشتم و نهم نیز به مدارک شرکت مایکروسافت با عنوانهای MCSE و MCTTP اختصاص یافته که درآمد این مدارک بهترتیب 86هزار 454 دلار و 82 هزار و 44 دلار است. مدرکCCNA شرکت سیسکو هم با درآمد 79هزار و 695 دلار در رتبه دهم قرار گرفته است.
مشاغل و مدارک آیتی در ایران
شغلها و مدارک مختلف حوزه آیتی روز به روز در جهان رو به گسترش است و مشاغل مختلفی را برای افراد جویای کار به وجود آورده است. بازار ایران نیز برعکس حوزههای دیگر که بر اساس شواهد همیشه عقبتر از اتفاقات جهان حرکت میکند، اما این بار همپای این بازار در حرکت است و بر اساس آمارها و گزارشهای منتشر شده میتوان این ادعا را کرد که آیتی توانسته در کشور بازار کار فعال و بزرگی را به وجود بیاورد.
آنطور که از اظهارات کارشناسان و فعالان این حوزه بر میآید، برای به دست آوردن مشاغل و مدارک پردرآمد حوزه آیتی نمیتوان از دانشگاههای کشور انتظاری داشت و برای دریافت این مدارک و آموزشهای تخصصی در این حوزه باید به آموزشگاههای تخصصی در کشور که جمع آنها از 20 آموزشگاه هم تجاوز نمیکند، مراجعه کرد.
رضا جوالچی، استاد مجتمع فنی تهران در خصوص عدم توجه دانشگاهها به رشتههای حوزه آیتی میگوید: «از آنجایی که اکثر دانشگاههای کشور از علم روز بسیار عقب هستند طبیعی است که این گونه رشتهها که به دنبال خود مشاغل پردرآمدی هم دارند در دانشگاهها تدریس نشود. حتی رشتههایی هم که مربوط به کامپیوتر است و در دانشگاه تدریس میشود آنچنان در بازار با فرصت شغلی مواجه نیستند و اکثر دانشجویان فارغالتحصیل رشتههای کامپیوتر برای پیدا کردن شغلی مناسب به آموزشگاههای فعال در کشور مراجعه میکنند تا با گرفتن مدارک شرکتهایی همچون سیسکو، مایکروسافت و... بتوانند شغلی مناسب و پردرآمد به دست بیاورند.»
به باور وی شاید یکی از دلایلی که دانشگاهها روبه تدریس این دروس نمیآورند ماهیت حرفهای آنها باشد و از آنجا که دروس دانشگاه آکادمیک است پس آموزشگاهها بهترین مکان برای آموزش این دورهها هستند.
اما شاید آنچه که برای بسیاری از افرادی که در این آموزشگاهها ثبت نام میکنند جالب باشد این است که با توجه به هزینهای که انجام میدهند آیا درآمد آنها هم همچون درآمدهای جهانی است و آیا اساسا برای این افراد در بازار ایران بازار کار وجود دارد یا خیر.
مازیار گنجهای، مدیر عامل شرکت کاریار ارقام در این خصوص میگوید: «متاسفانه میزان هزینه برای آموزش و میزان درآمد افراد از این آموزشها بسیار متفاوت از آن چیزی است که در کشورهای پیشرفته و توسعه یافته دیده میشود، اما در مقابل همه هزینهها یکسان و بجا است. برای مثال اگر کسی در خارج از کشور با مدرک pmp درآمدی در حدود 104 هزار دلار دارد در مقابل برای گرفتن این مدرک 10 هزار دلار هزینه میکند. اما در ایران این هزینه و درآمد یک دهم آن چیزی است که در کشورهای پیشرفته دنیا اتفاق میافتد.»
وی در ادامه میافزاید: «در ایران اگر فردی بخواهد مدرک pmp (به صورت خصوصی) بگیرد باید چیزی در حدود دو میلیون تومان هزینه کند، اما به صورت عادی هزینه آموزش او به طور میانگین 400 هزار تا 500 هزار تومان است. همچنین درآمدی هم که وی از این مدرک میتواند به دست بیاورد اگر کار معمولی باشد بین 600 تا 700 هزار تومان است.
اما اگر با همین مدرک بتوان یک پروژه سازمان یا شرکت را مدیریت کند میتواند درآمدی بین 2 تا 3 میلیون داشته باشد.» به باور وی این هزینهها در مقابل درآمدی که افراد میتوانند از مشاغل خود به دست بیاورند کامل هیچ است. به گفته گنجهای بازار مشاغل و مدارک آیتی در ایران بسیار فعال و بزرگ است به نحوی که فارغالتحصیلان از این آموزشگاه بلافاصله میتوانند در شرکتها و سازمانهای مختلف مشغول به کار شوند.
موانع تولید محصولات دیجیتالی در ایران
موانع تولید سخت افزارهای دیجیتالی در کشور چیست؟ چرا بسیاری از تولیدکنندگان داخلی عطای کار را به لقای آن بخشیدهاند و در عوض بازار در اختیار برندهای خارجی قرار گرفته است؟ چرا حتی راه حلهای میانی و نوگرایانهای مانند تولید محصول در خارج با برند ایرانی هم دیگر پاسخگو نیست.
چرا بسیاری از واردکنندگان چشم به کاهش تعرفهها دارند؟ چرا بسیاری از تولیدکنندگان، ایجاد یک بازار انحصاری (مانند خودرو) در کشور را مناسب میدانند؟
سوالاتی از این دست دلمشغولی امروزه بسیاری از فعالان صنعت دیجیتال در کشور است. بازاری که محصولات چینی در آن حکمفرمایی میکنند.
معضلات تولیدکنندگان داخلی
کارشناسان و تولیدکنندگان ایرانی مشکلات و موانع موجود بر سر راه تولید کالاهای حوزه سخت افزار کامپیوتر را به دو دسته موانع دولتی یا موانع اصلی و موانع حاشیهای تقسیم بندی میکنند که عدم توجه به معضلات اصلی مانند افزایش نرخ مواد اولیه که در داخل کشور تولید میشود ،نرخ بالای تسهیلات بانکی، افزایش هزینههای آب، گاز و... از جمله موانع اصلی یا دولتی است که در کنار آن موانع حاشیهای از جمله تغییرات تعرفهای و مواردی از این دست مشکلات را دوچندان میکند. کارشناسان معتقدند دولت باید با توجه به موارد اصلی تمام سعی خود را برای کاهش قیمت تمام شده کالاهای تولیدی کرده تا به این وسیله کالاهای ایرانی بتوانند با کالاهای چینی که با قیمتی پایین به کشور وارد میشوند رقابت کنند. اما مهمترین معضلی که تولیدکنندگان داخلی به آن اشاره میکنند مربوط به تهیه مواد اولیه با قیمت نامناسب است.
احمد علیپور، رییس هیات مدیره شرکت فراسو و مدیر عامل شرکت لاوان که محصولات فراسو را با برند ایرانی در خارج از کشور تولید میکند، با بیان این مطلب که فراسو تنها شرکتی است که محصولاتش حق ورود به کشور را ندارد، گفت: دولت باید به جای این سختگیریها به مشکلات اصلی بپردازد؛ چرا که با اعمال این قوانین دست و پا گیر تا بیست سال آینده شاهد حضور هیچ برند ایرانی در زمینه سخت افزار در حوزه کامپیوتر نخواهیم بود.
به گفته وی، دولت باید به مسائل و مشکلات اصلی تولیدکنندگان توجه کند و به جای موانع تعرفهای مقابل ورود برخی از کالاها، ریشهیابی کند که چرا باید یک تولیدکننده ایرانی برای تولید کالا در خارج از کشور سرمایهگذاری کند.
وی با اشاره به رشد قیمت پلاستیک که از مواد اولیه کارخانههای تولیدی مانند فراسو است، گفت: طی چند هفته اخیر قیمت ماده اولیهای به نام پلاستیک که در کشور تولید میشود، حدود سه تا چهار برابر افزایش یافته است.
این درحالی است که قیمت پلاستیک در چین یا در سایر کشورها طی سالهای اخیر تنها40 درصد افزایش یافته است. چرا دولت نباید روی این مساله حساسیت نشان دهد؟ به گفته علیپور، وقتی دولت روی چنین موضوعی کنترلی ندارد چگونه میتوان انتظار داشت روی هزینههای دیگر مانند بهای زمین و دستمزد و... توجه داشته باشد؟ اما محبی، رییس سندیکای تولیدکنندگان فناوری اطلاعات در مورد هزینههای جانبی نظر دیگری دارد. وی معتقد است که دستمزد کارگران چینی با کارگران ایرانی که حدود 400 تا 450 هزار تومان است، یکسان است.
هزینههای مواد اولیه نیز یکسان است، اما با این شرایط تولید در ایران 50 درصد گرانتر از چین صورت میگیرد. باید در مورد این مساله ریشهیابی کرد.
هزینههای جانبی تولید
یکی از عواملی که باعث شده است نه تنها تولیدکنندگان ایرانی، بلکه تولیدکنندگان مطرح در سطح جهان برای تولید کالاهایشان در چین و سایر کشورهای آسیایی سرمایهگذاری کنند هزینههای تولید پایین است که شامل حقوق کارگران، هزینه آب، برق و گاز، هزینه زمین، ساخت کارخانه و خرید ماشین آلات بوده است. مجموع این عوامل در کنار هم باعث میشوند تا قیمت تمام شده کالای تولیدی در کشوری مانند چین حدود 50 درصد کمتر از قیمت تمام شده در ایران باشد. به گفته محبی، رییس سندیکای تولیدکنندگان داخلی، ساخت یک کارخانه در شهرکهای صنعتی ایران هزینه ای حدود 50 درصد بیشتر از ساخت همان کارخانه در گرانقیمتترین منطقه کشور دارد. یک تولیدکننده داخلی باید پس از طی یک پروسه طولانی برای گرفتن مجوز تولید و احداث کارخانه، هزینههای زیادی صرف خرید زمین، مصالح ساختمانی، ماشین آلات و... کرده و در نهایت به دلیل قیمت تمام شده بالای کالایی که تولید کرده است نتواند با تولیدات چینی رقابت کند. ولی در کشوری مانند چین اینگونه نیست و دولت تمام این شرایط را برای واحد تولیدی فراهم میکند و تولیدکننده در یک فضای امن و راحت دست به تولید میزند.
احمد علیپور نیز به افزایش دستمزد کارگران که هر سال در اواخر اسفند ماه شاهد آن هستیم، اشاره کرد و گفت: در شرایطی که در کشور ما رایج است که هر سال حقوق کارگران در حدود 20 تا 25 درصد افزایش یابد، شاهدیم که در چین یا کشورهای آسیای جنوب شرقی طی 10 تا 15 سال اخیر افزایش دستمزدها بیشتر از 15 تا 20 درصد نبوده است.
با لحاظ کردن تنها این دو عامل که تاثیر زیادی در قیمت تمام شده دارد، تولیدکنندگان تصمیم میگیرند به سمت جایی بروند و سرمایهگذاری کنند که قیمت تمام شده کمتر شود. به گفته علیپور، در حال حاضر تولید در کشورهای آسیای شرقی 50 درصد ارزانتر از تولید در کشور ایران تمام میشود و این برای تولیدکنندگانی که همه هنرشان باید این باشد تا با کاهش قیمت تمام شده با محصولات چینی مقابله کنند بسیار اهمیت دارد.
شهرام شیر مست، رییس اتحادیه ماشینهای اداری و صنف رایانه نیز با تایید این نکته که هزینههای تولید در کشور بالا است، گفت: علاوه بر هزینههای تولید، ما با معضل هزینههای بالای حمل و نقل در کشور مواجه هستیم که باعث اعتراض تولیدکنندگان شده است. به گفته وی، در کشور ما هزینه حملونقل کالا از مثلا بندرعباس تا تهران 7 یا 8 میلیون تومان برای هر کانتینر است. اما کانتینرداران با چنین هزینهای حاضر به حمل بار نمیشوند و مبلغی حدود چهار تا پنج میلیون تومان به عنوان پشت بارنامه از صاحب کالا دریافت میکنند و با چنین هزینهای اجناس را به مقصد میرسانند.
این درحالی است که در سایر کشورها به ویژه کشور چین با چنان وسعتی، هزینههای حملونقل از هر نقطهای به مقصد یکسان است و الگوی مشخصی دارد.
مالیات، عوارض گمرکی و تسهیلات بانکی
کارشناسان معتقدند نرخ بالای تسهیلات بانکی، مالیاتهایی که تولیدکنندگان ناچارند پرداخت کنند، عوارض گمرکی از مشکلاتی است که تولیدکنندگان داخلی را با خود درگیر کرده است.
لیائی، مدیرکل صنایع، برق، الکترونیک و فناوری اطلاعات وزارت صنایع با بیان این مطلب که بیش از 80 درصد تولیدکنندگان با نرخ تسهیلات بانکی مشکل دارند، گفت: بانکها تسهیلات سرمایه در گردش، خرید مواد اولیه، خرید ماشین آلات و... را بهاندازهای که مورد نیاز تولیدکنندگان است در اختیارشان قرار نمیدهند و اگر بانکها بتوانند این تسهیلات را با نرخ مناسب در اختیار تولیدکنندگان بگذارند 80 تا 90 درصد مشکلات تولیدکنندگان ما رفع خواهد شد. به گفته وی سایر مشکلات نیز مربوط به مسائل بیمهای، تامین اجتماعی، مالیات و ... است.
محبی، رییس سندیکای تولیدکنندگان نیز در این باره گفت: یک تولیدکننده در کشورهای ترکیه، امارات، چین و... اگر بخواهد از تسهیلات بانکی استفاده کند این تسهیلات را با سود شش درصدی دریافت کرده و در عوض یک میلیون دلار اعتبار میگیرد. ولی در ایران این اعتبارات با سودی حدود 26 درصد به تولیدکنندگان اعطا میشود.
وی با اشاره به شرایط سخت دریافت مالیات تجمیع عوارض از تولیدکنندگان گفت: متاسفانه در کشور ما تولیدکنندگان ناچارند مالیات تجمیع عوارض را به موقع پرداخت کنند و در صورت دیرکرد برای تولیدکنندگان جریمه 5/2 درصدی در نظر گرفته شده است. هیچ حق اعتراضی هم وجود ندارد.
محبی در مورد تعرفههای گمرکی نیز گفت در حال حاضر افزایش تعرفهها کمکی به تولیدکنندگان نمیکند، چون این تعرفه اسمی است و حقیقی نیست و به این ترتیب یک فضای رقابتی سالم در بازار ما وجود ندارد.
شیر مست نیز با اشاره به این نکته که تاکنون دولت اقدام موثری برای حمایت از تولیدکنندگان داخلی نکرده است، گفت: دولت میتواند با کاهش نرخ تسهیلات بانکی که اکنون برای بخش خدمات 24 درصد و برای بخش کامپیوتر 19 درصد است، کمک بزرگی به تولیدکنندگان داخلی باشد. زیرا چنین سود بالایی برای تسهیلات بانکی میتواند فساد برانگیز باشد.
چه باید کرد؟
بر اساس اعلام برخی از کارشناسان دولت تاکنون حمایت اصولی از تولیدکنندگان داخلی نکرده است و گروهی نیز معتقدند عدم توجه دولت به زیر ساختهای تولید و مشکلات تولیدکنندگان باعث شده است همگان تصور کنند تولید در داخل کشور سودی برای تولیدکننده ندارد و به همین دلیل است که شاهدیم برخی از تولیدکنندگان داخلی در خارج از کشور دست به تولید میزنند.
اما راه چاره چیست؟ تولیدکنندگان، کارشناسان و افرادی که دستی در تولید دارند معتقدند دولت باید از نهایت قدرت خود برای کاهش هزینههای تولید در داخل کشور استفاده کند.
شیر مست معتقد است، دولت باید برای حمایت از تولیدکننده داخلی هزینههای سربار را کاهش دهد و نظارت دقیقی بر کارخانههای فعال داشته باشد. به گفته وی برخی از شرکتها به اسم تولید از تسهیلات بانکها استفاده میکنند و از این تسهیلات در بخشهای دیگری مانند مسکن سرمایهگذاری میکنند. ولی تولیدکنندگان واقعی نمیتوانند از تسهیلات استفاده کنند.
وی افزود: طی سالهای گذشته با توجه به چنین معضلاتی تعداد شرکتهای تولید کننده از حدود چهل شرکت به دوازده یا سیزده شرکت رسیده است.
علیپور نیز میگوید، تجربه ثابت کرده است حمایتهای دولت که به افزایش تعرفه و... منتهی شده است چاره ساز نبوده است؛ چرا که جلوگیری از واردات و بالا بردن تعرفهها معلول هستند، ما باید به دنبال علت اصلی باشیم که دولت به آنها توجه نمیکند.
دولت باید تولید محصولات را در کشور رقابتی کند
وقتی دولت زمین را به راحتی در اختیار تولیدکننده نمیگذارد تا به این وسیله قیمت تمام شده کاهش یابد، چرا ما به دنبال تعرفه هستیم؟ دولت باید به مسائل اساسی مثل زمین، تسهیلات بانکی، برق، گاز، دستمزد کارگران، مواد اولیه و.... توجه کند تا به این وسیله قیمت تمام شده کاهش یابد.
اما محبی رییس سندیکای تولیدکنندگان معتقد است، نگاه یکسویه دولت به برخی از بخشهای صنعت مانند خودرو باعث شده است تا صنعتی مانند فناوری اطلاعات در کشور مهجور بماند. مجازاتهای سختگیرانه دولت برای تولید کنندگان که در صورت دیرکرد مالیات یا مالیات تجمیع عوارض اعمال میشود و... نیز از عوامل دیگری است که باعث شده است تولیدکننده انگیزه خود را برای تولید از دست بدهد.
بنویسیم اینترنت بخوانیم آینده
سرویس گزارش- شاید چند سالی است که از خودم بیاختیار این سوال را میپرسم. حواشی کارها، باعث شده که بیدلیل، دائم و پیدرپی در میان تمام سوالاتی که شاید برای تمام مهندسین این مرز و بوم پیش میآید، این یک سوال برایم دائمی باشد. ورود ابداعات جدید بشری، به کشورهایی که خود مبدع آن نبودهاند، اغلب باعث شده است که فرهنگ استفاده از آن با ورود محصول به کشور وارد نشده و استفاده از آن دچار چالشهایی بس عمیق در ساختار اخلاقی، اجتماعی و سیاسی جامعه شود و صد البته این امر برای پدیده نوظهور اینترنت آن هم با این همه حواشی، بعید به نظر نمیرسید.
واقعیت آن است که نگاه عمیق به کجایی ما در جهان، بیاغراق باعث خواهد شد که استفاده بهینه از ابزار پرتوانی به نام اینترنت سهلتر و قابل وصولتر شود.
1- اینترنت، چه بخواهیم و چه نخواهیم به عنوان یک پدیده نو در ایران نهادینه شده است. آمارها، اغراق شده باشند یا نه، نمایانگر آن است که رویکرد به استفاده از این پدیده سرعتی وصفناپذیر داشته است. باید بپذیریم که به عوض مخالفت دائم با آن، رویکردی مثبت بدان داشته و راهی پیدا کنیم تا حذف آن را در برنامه نداشته باشیم که حتما نخواهد شد. مشت بر سندان کوفتن است که کارشناسان پیشنهاد دهند و مدیران آوازهاش را جهانی کنند که با ابزارهای متفاوتی مانند محدود کردن سرعت اتصال، ایجاد اینترنت ملی، پدیدههای فیلترینگ و فایروالینگ یا محدودیتهای زیربناییتر که گفتنش در این مقال به صلاح نیست، این پدیده جهانی را کمرنگ یا خوش خیالانه حذفش کند.
2- اینترنت یک بستر ارتباطی است؛ محدودیت ندارد. جادهای دوطرفه است. جادهای دو طرفه که در آن، محدودیتی برای گذر وسایل و اطلاعات وجود ندارد. وجود ندارد که هیچ، روز به روز بر ایجاد گذرگاههای آن و عبورکنندگانش نیز افزوده میشود. دانش قطاری است که نمیایستد. دانش منتظر ما نمیماند. پس بیهوده، خود را سرگرم مقابله با امروز نکنیم. امروز به سرعت میگذرد و فردا، آنچنان در این فناوری متفاوت است که هرآنچه برای دیروز کردهایم پنبه میکند و فراموش میشود. باید فکری اساسی کرد. از اساس، نگاه به اینترنت نیاز به بازبینی دارد. جاده کشیده شده است، مسدود کردن آن به هر نحو، تنها هزینه مجدد کردن است. قوانین و رهگذران را باید آموخت آنچه باید و گرنه جاده برای هیچکس به تنهایی خطرآفرین نیست. هیچ جادهای به تنهایی کسی را نکشته است، رانندگان بیاحتیاط یا آنان که خبیثانه برای بیاحتیاطی میآیند، با جان مردم بازی میکنند. مسلم است که جاده را هیچگاه به علت خطای رانندگانش مسدود نمیکنند.
3- میگویند تیزترین چاقوهای جهان، چاقوی جراحان است. اما دشنه جانیان نیز به همان برندگی است پس هرچه برندهتر است، اولا مهمتر و در ثانی میتواند خطرناکتر باشد. از زاویهای دیگر، هرچه مهمتر است، خطرناکتر و برندهتر خواهد بود. این چاقوی تیز اینترنت که میتواند به سهولت جان بسیاری از انسانها را نجات دهد، به همان سهولت، چه بسا سادهتر، جان بسیاری را نیز میتواند بگیرد. بزرگان به دقت و درایت مشکل امروز ایران را نبود زیربنای محکم مفاهیم بدیل جامعهشناسانه و اخلاقگرایانه هماهنگ با دین و فرهنگ ما عنوان میکنند. این کسورات وحشتناک، خود را در پدیدههای نوین، شبیه اینترنت، به وضوح بیشتر نشان میدهد. باید بسیار اندیشید. راهکار آنچه میکنیم نیست اما نیاز بسیار زیادی وجود دارد که این پدیده را با دورنمایی چنین نظارهگر شویم.
4- خلاصه آنکه اینترنت، زیرساختی است که به طور اساسی باید آنچنان محکم و منظم کار کند که دیده نشود. روی آن، این خدمات ارایه شده در این زیرساخت است که دیده میشود. این خدمات ارایه شده است که روی این زیرساخت ارزیابی میشود، خوب و بد نشانگذاری میشود یا بودن و نبودنش رهگیری میشود. باید با تمام توان و قدرت، فاصله مثلث سهگانه، اینترنت به مثابه یک جاده، خدماتش به مثابه یک وسیله نقلیه و ایجادکنندگانش به مثابه رانندگانان مسیر را، از مصرفکنندگان اینترنت به مثابه مسافران جدا کرد. اگر روشن نیست، شاید این جمله روشنگرانه باشد: وقتی رانندهای بد میراند، او را عوض میکنند نه آنکه جاده را ببندند و نه آنکه ماشین را بسوزانند!!
این همه را گفتم تا زین پس اصل ماجرا را بازگو کنم.
ما به صورت وحشتناکی دچار ابزارها شدهایم. لااقل، من به عنوان فردی کوچک در این صنعت بیانتها که حدود و ثغور آن نیز چندان روشن نیست، به چشم خود دیدهام که مثلا در یکی دو سال اخیر نزدیک به 200 میلیارد تومان برای ایجاد ابزارها یا بهینهسازی آنها توسط دولت سرمایهگذاری شده است اما هیچ هزینه مشخصی برای سرویسهای روی آن و تعاریفی آنچنانی که در بالا ذکر شده، نشده است.
این اغراق نیست که ما دچار ابزارها شدهایم بلکه واقعیتی است که باید به آن به دقت توجه شود و بیهوده ناراحت، دلگیر و پاسخگو نشویم. آنچه هزینه شده است شاید به دیدگاهی، اساسا بسیار اندک هم باشد اما به هر حال از آنچه نیز تامین و راهاندازی شده به اندازه توانش هیچ استفادهای نمیشود. رویکردهای مثبتی مشاهده میشود. مثلا در سیستم بانکی کشور، گذر به بانکداری الکترونیکی سرعت بیشتر گرفته است اما به سهولت میتوان مشاهده کرد که تمامی بانکها، هزینهای که برای تجهیزات خود کردهاند چه مقدار بیش از هزینهای بوده که برای سرویسهای قابل ارایه روی این تجهیزات به انجام رسانیدهاند. نه آنکه فکر کنید که نگارنده اعتقاد به هزینه سربهسری تجهیزات نسبت به خدمات دارد، خیر، آنچه در این میان مشاهده میشود، نبود برنامه مدون برای ایجاد خدمات است. رویکردهای روشن و مثبت، به اندازهای هست که بتوان امیدوار بود اما این رویکرد نیاز مبرمی به تدوین برنامه مدون دارد.
ما دچار چالش جدی با جهان در زمینه محتویات هستیم. نبود زبان مشترک، که جهان به انگلیسی در اینترنت سخن میگوید و ما زبان زیبا و بیبدیل فارسی را همراه داریم، محتویات قابل استفاده در اینترنت را برایمان محدود کرده است. نمیتوان صورت مساله محدود بودن دانش زبان انگلیسی در ایران را محو و نمیتوان اینترنت را محدود به آنانی کرد که به این زبان کم و بیش مسلط هستند. استفاده بهینه از این ابزار، بدون شک در حال حاضر، به علت نبود محتویات مطلوب به زبان مادری، محدود به کسانی شده است که تسلطی هر چند اندک به زبان انگلیسی دارند. این امر نیاز به بازتعریف اساسی در تولید محتوا دارد و بیشک دولت در این امر وظیفه غیرقابل اجتنابی دارد.
ما دچار چالش جدی با جهان در زمینه سرویسهای قابل ارایه روی اینترنت هستیم. سرعت افزایش و گسترش سرویسهای قابل ارایه در اینترنت بسیار زیاد است. شاید کمتر کسی فکر میکرد با وجود سایتهای همه منظوره و سوپرمارکتی شبیه یاهو، دیگر پدیده جدیدی در این امر ظهور کند اما دیری نپایید که نبوغ بشری سایتهای اجتماعی همچون فیسبوک را پدید آورد که چالشهای اخلاقی در آن، لااقل صدای بسیاری را نهتنها در کشورمان که در گوشه گوشه جهان پدید آورده است. شاید کمتر کسی 10 سال پیش فکر میکرد که با وجود Mailing Listهای اینترنتی، نیاز به پدیده خدماتی دیگری وجود داشته باشد. اما ظهور پدیده وبلاگ تقریبا تا آنجا پیش رفته است که حتی زنده ماندن Mailing Listهای تخصصی را نیز تحتالشعاع قرار داده است. این در حالی است که گرچه سرویسهایی که در ایران روی اینترنت ارایه میشود، شاید نسبت به سالهای گذشته رشد خوبی داشته است اما اساسا دیدگاه ارایه خدمات همراه با غفلت بوده و خدمات در اینترنت را خلاصه در حاشیهای از آن قرار داده است. بازنگرش بر تعریف و مفهوم خدمت اینترنتی، هدف بزرگی است که باید لحظه به لحظه جدیتر به آن اندیشیده شود.
ما دچار چالش جدی با جهان در مقوله فیلترینگ شدهایم. اساسا تکلیف خود را با خوانندگان محترم روشن کنم که با مراجعه به اسناد رسمی موجود در همین اینترنتی که در مورد آن سخن میگوییم، فیلترینگ امری مختص ایران یا کشورهایی شبیه ایران نیست. بیخود آه و ناله و واسفا به خرج ندهیم که فیلترینگ چرا و به چه علت. اما ما دچار چالش جدی با مفهوم فیلترینگ و ارتباط با آن هستیم.
بزرگترین بلای پدیده آمده در زمینه فیلترینگی، برخورد سلیقهای با آن، بیتوجه بودن به فناوری از طرف کارشناسان مسوول آن، عدم دانش کافی بدنه کارشناسی که منجر به ارایه راهکارهای دمدستی به مدیران میشود و عدم احترام به شعور جمعی است. یک بار گفتهام که هیچگاه اداره پست را به خاطر آنکه فردی به هر علت، نامه خارج از استاندارد از آن پست میکند، نمیبندند یا فرآیندی را تعریف نمیکنند که تمامی نامهها قبل از رسیدن به مقصد خوانده شود. ایجاد یک کارگروه مشخص از صاحبنظران رشتههای غیرمهندسی، جامعهشناسان، روانشناسان، اخلاقگرایان و کلا صاحبنظران حوزه علوم انسانی برای بازتعریف مقوله فیلترینگ نیاز اساسی است. کارگروهی که نه در آن مهندسی وجود داشته باشد و نه سیاستمداری تا با توجه به مفاهیم متقن علوم انسانی مورد تایید تمامی سلایق مثبت کشوری، تعریفی از این عملیات بکنند.
محتویات فارسیزبان در اینترنت، سیاستزده شده و این بسیار خطرناک است. اما راهکار اصلی مقابله با آن فیلترینگ نیست و بدتر از آن، قطعا راهکار اجرایی آن کمرنگ کردن اینترنت هم نخواهد بود. راهکار اصلی آن تولید محتواهای دیگر قابل استفاده توسط کاربران عادی است. صادق باشیم؛ اگر کاربری عادی در سایت گوگل، کلمهای فارسی را جستجو کند، در پاسخها اکثرا با سایتهای سیاسی یا غیراخلاقی مواجه میشود. این امر به علت نبود محتوای دیگر است. ما، چه در بخش دولتی و چه در بخش خصوصی، بدون اغراق هیچگونه سرمایهگذاری جدی در تولید محتویات عمومی به زبان فارسی نکردهایم.
آنچه اندکی هم هست، سلیقه بوده است و عشق آدمها که به خاطر دلشان چیزهایی را در اینترنت قرار دادهاند. سرمایهگذاری یعنی ایجاد یک خدمت با هدف زنده ماندن از طریق خود. لااقل بنده هیچ سایت Service Oriented جدی را نمیشناسم که با یک برنامه کسب و کار محتویات ایجاد کرده و از محل درآمد خود سودآوری داشته و گسترش یابد.
بدتر، وحشتناکتر و دردآورتر از مورد بالا آن است که محتویات زبان فارسی اینترنت، غیراخلاقی شده است. ایران، جامعهای اخلاقگرا و کاملا دینمدار است. ایرانی، بالذات و در فرهنگ نهادینه خود، نسل به نسل، اخلاقگرا بوده است. مفاهیم اخلاقی و دین پربرکت اسلام، در درونمایه نسل در نسل کشورمان نهادینه شده است.
از این رو است که بیاخلاقترین انسانهای موجود در فرهنگ ایرانی، در برخورد با مقولات غیراخلاقی، محکمتر از با اخلاقترین مردمان برخی دیگر از کشورها برخورد میکنند. درصد محتویات فارسی غیراخلاقی موجود در اینترنت، به نسبت کل محتویات موجود در این زبان، وضعیت وحشتناکی را به نمایش میگذارد. دلیل اصلی آن نیز سهلالوصول بودن آن است. اگر کسی بخواهد به عنوان مثال یک سایت تخصصی در هر زمینهای خاص راه بیاندازد، ایجاد محتویات آن بسیار پر هزینه خواهد بود. اما متاسفانه نوشتن یا قرار دادن محتویات غیراخلاقی بسیار بسیار آسان است. راهکار اصلی مواجه با این امر نیز باور کنیم، فیلترینگ نیست که باید فیلتر شود و مقابله. اما راهکار اصلی آن تولید محتوای اخلاقی است. تولید محتوا، تنها راه مقابله با محتوای غیرمطبوع خواهد بود. هیچ پدری به فرزندش نمیتواند فرمان دهد که هیچی نخورد که نیاز بدن انسان به خوردن است. اما اگر به او بگوید که نخور، هر آنچه دمدستش برسد میخورد و از بین میرود. این امر باعث شده که نسل جوان این مرز و بوم از بین برود و راهکاری جدی برای مقابله با آن نیز تعریف نشود.
شاید مهمترین نکته! باید فرهنگ استفاده از اینترنت را به کاربران آن آموخت. کاربران باید بدانند که با حضور اینترنت، مفهوم حریم شخصی دچار چالشهای جدی شده است. بسیاری از جوانان این مرز و بوم را میشناسیم که مفهوم حریم خصوصی را با مواجه با اینترنت از دست دادهاند. در شبکههای اجتماعی، ابتدا درد و دلها، عکسهای خصوصی و اطلاعات شخصی خود را مینویسند، به حساب آنکه این دفترچه یادداشتی خصوصی است.
پس از آن کم کم، محتویات آن را بین دوستان نزدیک خود به اشتراک میگذارند و این امر پس از مدتی از یادشان میرود و این فهرست روز به روز بزرگتر میشود بدون آنکه ایشان به یاد آورند که چه اطلاعات گرانقدری از شخصیترین عوالمشان را به اشتراک گذاردهاند. از آن بدتر، ساختار سلسله مراتبی شبکههای اجتماعی(و دیگر سایتهای محتوا محور) و توانمندیهای جدید موتورهای جستجو، باعث میشود که این اطلاعات از دوستی به فردی دیگر که دوستِ دوست ماست، منتقل شده یا در یک جستجوی ساده توسط یک فرد ناآشنا یافته شود و در چشم به هم زدن، شالودهای انسانی یک فرد ناآشنا به فناوری از بین رود.
ما برای فرهنگ استفاده از اینترنت، هیچ چیز به فرزندان و جوانان خود نیاموختیم و تنها به ایشان گفتیم که نکن و بکن. بزرگترین نکتهای که باید به جوانان کشور، در زمینه استفاده از اینترنت، آموخته شود، مفهوم حریم شخصی در این جامعه مجازی است.
کلام طولانی شد، خدا به خیر بگذراند. پدران ما، که خدایشان بیامرزد، به ما آموختند که فرهنگ ایرانی از یکسوی و دین پذیرفته شده ایرانیان از سوی دیگر، هرگز اجباری نبوده و ما به اختیار انتخابشان کردهایم. فرهنگ غنی ایرانی، مقابله و مواجه را هرگز بنا نداشته و ندارد. پس بیخود با این ابزار توانمند مقابله نکنیم.
باور کنیم که این اسب زیبای چموش، اگر رام شود، دلانگیزترین سواری عمرمان را به ما هدیه خواهد کرد.
هفت اصل برای برپایی راهکار هوشمندی تجاری با بودجه محدود
همکاران سیستم - برای اینکه به سازمان خود کمک کنید تا از اطلاعات خود بهتر استفاده کند، لازم نیست که حتماً یک «راهکار هوشمندی تجاری» با نرمافزارهای پیچیده و گرانقیمت بخرید که برپا کردن و کار با آن نیازمند استخدام کارشناسان، خرید وسایل جانبی برای ذخیره دادهها، و صرف زمان طولانی باشد. شما چه مدیر فناوری اطلاعات سازمان خود و چه یکی از مدیران امور مالی باشید که هم خواهان بهبود فرایند کسبوکار شرکت هستید و هم از سرمایهگذاری خود انتظار بازده زیاد دارید، میتوانید راهحلی با هزینه معقول برای ایجاد یک «راهکار هوشمندی تجاری» بیابید؛ سامانهای که نحوهی استفاده از اطلاعات، همفکری و تصمیمگیریهای درون شرکت را بهبود بخشد.
«دان موری» (Dan Murray)، نایبرئیس و مدیر بخش اطلاعات کارخانهی «بلاسترک»(Blastrac) ، یک شرکت جهانی با اندازه متوسط، به کمک همکارانش موفق شد با بودجهای محدود، یک سامانه اطلاعاتی بسیار سطح بالا فراهم کند. آنها توانستند مجموعهی از همگسیختهای از کاربرگها، پایگاههای دادهها، و گزارشهای ناهمساز را که از شش سامانه متفاوت «برنامهریزی منابع سازمانی» به دست میآمد، به یک «داشبورد»(Dashboard) سازمانیافتهی مشترک و یک محیط گزارشدهی با بازدهی اقتصادی بسیار زیاد تبدیل کنند. طبق استعلامی که از مشاوران و فروشندگان «سامانههای اطلاعاتی» شده بود برپایی چنین سامانهای از 130 تا 580 هزار دلار هزینه برمیداشت و حدود 4 تا 6 ماه نیز طول میکشید، اما «دان» و همکارانش توانستند این سامانه را با کمتر از 40هزار دلار برپا کنند و در کمتر از چهار هفته شروع به گرفتن گزارش و اطلاعات از نمایندگیهای سراسر کشور کنند.
عوامل موفقیت «بلاسترک» در برپایی «راهکار هوشمندی تجاری» با بودجهی محدود چه بود؟ و چگونه میتوان این موفقیت را تکرار کرد؟ در این مقاله، به هفت اصل عمدهای که کارشناسان «بلاسترک» در تلاشهایشان رعایت کردند و اینکه چرا این تلاشها موفق از آب درآمد میپردازیم.
1- مشکل را به روشنی مشخص کنید ـ تیر در تاریکی نیندازید.
2- نیازها و مسائل مشخص کاربران را شناسایی کنید ـ مسائل آنها را حل کنید.
3- موضوعهای نهفته در پس دادهها را درک کنید ـ سامانه اطلاعاتی فقط یک نرمافزار نیست.
4- ابزار مناسب را انتخاب کنید ـ دنبال یک نرمافزار سریع، آسان، سبک و کمهزینه باشید.
5- آمادهی انعطاف و تغییر باشید ـ توجه داشته باشید که کاربران در اوایل خواهان تغییر خواهند بود.
6- از کارکنان موجود بهره بگیرید ـ راهحلهایی را که بدون کارکنان و یا مشاوران جدید امکانپذیر
نیست، کنار بگذارید.
7- از بالا هدایت کنید ـ از اقتدار و اختیارات مدیریتی خود بهره بگیرید
مشکل را به روشنی مشخص کنید ـ تیر در تاریکی نیندازید
«موری» و گروهش کار خود را با تعیین دقیق و روشن مشکل شروع کردند.
«بلاسترک» از یک شرکت مادر بزرگتر جدا شده بود و به عنوان یک شرکت مستقل به میدان آمده بود و عملاً هیچ «مدیریت سازمانی» (Back office)نداشت. آنچه آنها به واقع در اختیار داشتند شش سیستم متفاوت «برنامهریزی منابع سازمانی» بود. هیچ سیستم گزارشدهی هماهنگی هم در کار نبود. ذخیره دادهها چندگانه بود و بنابراین سیستم گزارشدهی هم چندگانه بود؛ از دادههای مربوط به فروش گرفته تا سرمایهی در گردش، انبارداری، تحلیل خرید و امثال آن.
گروه اجرایی به این فکر افتاد که آنچه نیاز دارد یک پروژه تلفیق گسترده و جمعوجور کردن یک سیستم یکپارچه «برنامهریزی منابع سازمانی» است. اما نصب، برپایی و جمعوجور کردن یک سیستم یکپارچه «برنامهریزی منابع سازمانی» جدید، یکونیم میلیون دلار خرج برمیداشت و دو سال وقت میبرد، و این تازه غیر از آشفتگی گستردهای بود که در این مدت شرکت دچار آن میشد.
هنگامی که «موری» به سراغ مشکل اصلی رفت، متوجّه شد که به راحتی میتوان گفت: اطلاعات جاری و صحیحی که مدیران و کارکنان برای تصمیمگیریهای بینبخشی و سراسری به آن نیاز دارند، کمتر از حد مطلوب است. آنچه «بلاسترک» نیاز داشت، این بود که بتوان اطلاعات را به صورت همساز و متناسب در سراسر سازمان به اشتراک گذاشت. مدیران، بخش فروش، قسمت عملیات و امور مالی باید از لحاظ عملکرد و مقتضیات شرکت، اطلاعات هماهنگی داشته باشند. به سادگی معلوم بود که نیاز به شراکت در اطلاعات است و نه یک سیستم «برنامهریزی منابع سازمانی».
البته، مقتضیات جزئیتر نیز در کار بود. راهحل باید به گونهای میبود که هم شرکت استطاعت مالی آن را داشته باشد، هم به سرعت بتوان آن را بکار بست، و هم فارغ از اینکه «بلاسترک» با چندین نوع ارز کار میکند، بتوان دادهها را بطور هماهنگ ارائه کرد.
لازم به گفتن نیست که این یک چالش بزرگ بود. اما با مشخصکردن مشکل به صورت روشن، «موری» توانست مقتضیات و چشمانداز را بطور مناسب تعیین کند. با ترسیم روشن مقتضیات و چشمانداز، دیگر خطر چندانی از بابت دو مشکلی که بطور معمول در پروژههای «سامانههای اطلاعاتی کسبوکار» با آنها برخورد میکنیم، وجود نداشت: حل مشکلات نامربوط و تیر در تاریکی انداختن.
نیازها و مسائل کاربران را شناسایی کنید ـ مسائل آنها را حل کنید
شیوه قدیمی «بلاسترک» این بود که انبوهی از دادهها را از شش سیستم متفاوت «برنامهریزی منابع سازمانی» استخراج کند و آن دادهها را به دهها کاربرگ نرمافزار «اکسل» انتقال دهد، در این نرمافزار با استفاده از دستوراتی دادهها را دستهبندی و تنظیم کند و با استفاده از قالبهای حاضر و آماده، جدولها یا فهرستهایی برای مصرف همه کاربران تهیه شود و از طریق ایمیل برای آنها ارسال گردد.
درست است که این کاربرگهای عظیم از جهاتی سودمند بودند اما متأسفانه کاربران را دچار مسائل بزرگی میکردند. کاربران نمیتوانستند به راحتی دادهها را درک کنند. اطلاعات درست و دقیق نبودـ اطلاعات استخراجی متنوع بود و کاربران هم در کار با کاربرگها مهارت نداشتند. بخصوص بخش اطلاعات فروش نمیتوانست با این قالب کار کند.
بنابراین، اولین کاری که «موری» انجام داد این بود که مشکل را بر اساس نوع کاربر تفکیک کرد. وی با گزارشدهی فروش شروع کرد و 15 تا 20 مصاحبه با مدیران اصلی قسمت فروش درباره اینکه چه چیزی در مجموعه گزارشهای موجود اشتباه است، انجام داد. یک مدیر فروش گفت تقریباً جزئیات کافی وجود ندارد و یک مدیر دیگر گفت بیش از اندازه جزئیات وجود دارد. به روشنی پیدا بود که برخی افراد میخواستند با ریزبینی بسیار زیاد به دادهها نگاه کنند، حال آنکه برخی دیگر فقط به نتایج فشرده و خلاصه بسنده میکردند. متأسفانه درخواستهایی با چنین تنوع را به سختی میتوان با کاربرگها تأمین کرد. اما «موری» دستکم طیف مسائل کاربران و نیازهای را که باید برآورده میساخت، شناسایی کرد.
او همچنین فرایند پدید آمدن اطلاعات را نیز مورد بررسی قرار داد. مجموعه کاربران سامانه اطلاعاتی، فقط گیرندگان گزارشها نبودند. لازم بود کاربران مسئول تهیهی گزارشها را نیز در نظر گرفت؛ که آنها نیز چالشهای خودشان را داشتند.
تقریباً هر هفته یک روز از وقت چندین نفر صرف تهیه گزارشها میشد. بطوریکه در مجموع، هر هفته بیش از بیست ساعت وقت صرف تولید گزارشهایی میشد که چندان هم مطلوب نبودند. بهعلاوه، تنوع و ناهماهنگی زیادی در سراسر گزارشها وجود داشت. «موری» و گروهش باید هم برای کاربران مصرفکننده اطلاعات و هم برای کاربران تولیدکننده اطلاعات، راهی سریعتر و آسانتر مییافتند.
موضوعهای نهفته در پس دادهها را درک کنید ـ سامانه اطلاعاتی فقط یک نرمافزار نیست
نکته مهم دیگر برای شرکت «بلاسترک» این بود که آنها دادهها و ساختارهای موجود را عمیقاً بفهمند. با چنین فهمی، آنها میتوانستند تشخیص دهند که در طرح یک راهحل با چه مسائل عمدهای روبرو هستند.
«موری» برای تعیین ساختار و منطق دادهها باید به گروه خودش اتکا میکرد. «موری» به دقت دادههایی را که از منظر یک کاربر تجاری مورد نیاز بود، بررسی کرد و سپس رابطه میان آن دادهها را تعیین کرد. وی برای دادهها یک ساختار طراحی کرد که مشتمل بود بر: «جدولهای مختصات»(Dimension Tables) -که دادههای آن آمادهی دستهبندی، جستجو، و ردیفشدن هستند و از این هفته به آن هفته تغییر محسوسی ندارند- و «جدولهای واقعیات» (Fact Tables) -که دادههای مربوط به اندازهها و دادههای حاصل از محاسبات در آن قرار میگیرند و از این هفته به آن هفته بطور محسوس تغییر میکنند- و یک «شمای ستارهای»(Star Schema) که تعامل دادههای موجود در جدولهای مختصات با جدولهای واقعیات را نشان میدهد.
داشبورد هفتگی حسابهای پرداختی
با داشبوردها بهتر و سریعتر میتوان روندها و الگوها را دید و فهمید
حاصل این طراحی، یک رشته «کاربرگهای چند بُعدی همخوان» یا جدولهایی بود که همه دادهها میتوانستند با آن هماهنگ شوند. این جدولها که رابطه بین آنها بسیار ریز و جزئی بود، جزئیات خیلی زیادی در اختیار میگذاشت که میتوانست پایههای راهحلی باشد برای سیستم گزارشدهی. «موری» و گروهش با وقتی که صرف تعیین ساختار دادهها و چگونگی پیوند دادهها کردند، دیگر نیازی نیست نگران تغییر متغیرها و ساختار دادهها باشند. به ندرت لازم میشود که آنها مجبور به تغییر آن شوند و در صورت لزوم میتوانند در عرض چند ساعت آن را بهروز کنند.
با پیشرفت پروژه و درآمدن آن از شکل اولیهاش، شکل واقعی کاربرگها تغییر کرد. در آغاز آنها متکی به «اکسل» بودند، اما سرانجام به «اکسس» تغییر یافتند و اکنون به یک سرور SQL رشد کردهاند. نکته اصلی این است که ابداً نیازی نبود ساختارهایی که «موری» تعریف کرد تغییر کند. «موری» توانست بدون اینکه در پایگاه دادههای شرکت بازنویسی عمدهای انجام دهد و یا از مشاوران سطح بالا و گرانقیمت خارج از شرکت یاری بطلبد، با این تغییرات هماهنگ شود.
در تمام قسمتها، فرایند کار به همان سر راستی بود که بازیابی معمول دادهها از سیستمهای «برنامه منابع انسانی»، بررسی جداول مختصات، افزودن واقعیات جدید، و ایجاد یک ساختار دادهای هماهنگ برای همه دادهها. از آنجایی که آنها دادهها را و به همان خوبی، پرسشهای نهایی کاربران را که باید پاسخ داده میشد، بررسی کرده بودند، توانستند ساختاری برای دادهها طراحی کنند که نیازهای اصلی کاربران را برآورده میساخت.
ابزار مناسب انتخاب کنید ـ دنبال یک نرمافزار سریع، آسان، سبک و کمهزینه باشید
«موری» یک رشته کاربرگهایی طراحی کرده بود که از لحاظ مختصات هماهنگ بودند و رونوشتی از یک پروژه بزرگ نگهداری دادهها بود. اما مسأله اصلی، پیدا کردن مجموعه ابزاری برای قرار گرفتن بر فراز این دادهها بود. تولیدکنندگان اطلاعات نیاز داشتند که نه فقط به جداول دادهها وصل باشند تا بتوانند به سرعت دیدگاههای درستی پیدا کنند، بلکه همچنین نیاز داشتند تا نتایج به دست آمده را به سادگی به اشتراک بگذارند بطوریکه مصرفکنندگان اطلاعات بتوانند دقیقاً اطلاعاتی را که میخواهند به دست آورند.
«موری» ابزاری برای تجسم بصری دادهها به کار گرفت.مصرفکنندگان اطلاعات برای دسترسی به اطلاعات هفتگی از نرمافزار داشبورد استفاده میکنند.
«بلاسترک» قادر بود به سرعت حدود 15 نوع گزارش تولید کند که تمام نیازهای تجاری شرکت را برآورده میساخت و همچنین قادر بود به سرعت به دادهها متصل شود. همه گزارشها هر هفته، همزمان با تولید شدن، بطور خودکار بههنگام هم میشوند.
فایدههای مستقیم این نرمافزار برای کاربران نهایی واضح بود. کاربران از آن پس قادر بودند در یک برنامه واحد که امکان دیدن خلاصه اطلاعات با جزئیات بینهایت را فراهم میساخت به هر سطحی از جزئیات که میخواستند، دسترسی داشته باشند.
بزرگترین مزیت این نرمافزار برای «بلاسترک» این بود که آنها را قادر ساخت تا یک راهحل واحد متکی بر یک رابطکاربری (Interface) ساده و آسان را به اجرا بگذارند. کاربران به جای اینکه مجبور باشند یاد بگیرند که چگونه از یک جدول محوری (Pivot Table) استفاده کنند، یا گزارشهایی را که توسط دیگران تولید شده کشف رمز کنند، میتوانند تنها با فشردن یک دگمه، ابعاد و سطح جزئیاتی را که مایلند ببینند، انتخاب کنند.
همچنین برای تولیدکنندگان اطلاعات، یکبار که ورکبوک تولید شد، قابل استفاده مجدد است و هر هفته بطور خودکار بههنگام میشود. حالا دیگر بههنگام شدن کامل بیش از 15 ورکبوک مربوط به فروش، حسابهای پرداختنی، امور مالی و دیگر بخشها، در هفته تنها یک ساعت وقت میبرد، و آن چند روزی که بطور هفتگی در فرایند قبلی صرف این کار میشد، صرفهجویی میگردد. افزون بر این، اگر چیزی غیرعادی در جریان کسبوکار رخ دهد (نظیر یک فروش هنگفت استثنایی)، تولیدکنندگان اطلاعات میتوانند به سرعت این حالت غیرمتعارف را ببینند و شرحی بر دادهها بنویسند و مانع از طرح انبوهی از سؤالات در واکنش به این واقعه شوند.
آمادهی انعطاف و تغییر باشید ـ توجه داشته باشید که کاربران در اوایل خواهان تغییر خواهند بود
«موری» میدانست ورکبوکها و گزارشهای اولیه به هر شکلی هم که باشند باز کاربران درخواست گزارشها و نمودارهای دیگری را نیز میکنند. از آنجایی که آنها ساختارهای دادهای خود را طوری ساختند که جامع باشد و از آنجایی که ابزارهای گزارشدهی سریع و منعطفی را به خدمت گرفتند، «موری» قادر بود به سرعت درخواستهای کاربران برای تعدیل و ارتقاء گزارشها را در عرض چند ساعت پس از رسیدن درخواست، اجابت کند.
«بلاسترک» اکنون فقط با پنج نفر، گزارشهای موردنیاز را برای 50 مصرفکنندهی پراکنده در سراسر جهان تولید میکند. «بلاسترک» برای هر قسمت از فعالیت تجاری خود، کافی بود تنها یک ورکبوک بسازد، نه اینکه اسیر تعدیلات و سفارشسازیهای بیپایان شود. هر کاربری میتواند در صورت نیاز دستهبندی خاص خود را بکند و تغییرات مورد نظر خود را بدهد. کاربران میتوانند به جای آنکه هر هفته ساعتها وقت صرف انجام درخواستهای تعدیل و سفارشیسازی کنند، این کار را یک بار و در عرض چند دقیقه انجام دهند.
از کارکنان موجود بهره بگیرید ـ راهحلهایی را که بدون کارکنان و یا مشاوران جدید امکانپذیر نیست، کنار بگذارید
در آغاز، فروشندگان سامانههای اطلاعاتی کسبوکار، به «موری» گفتند ماهها وقت و کمکهای حرفهای زیادی نیاز است تا او بتواند به راهحلی برای به اشتراک گذاشتن اطلاعات هماهنگ در قالبی آسانفهم دست یابد. اما «موری» نخستین نتایج خود را در عرض سه روز گرفت و ظرف چهار هفته به یک راهحل تمام عیار دست یافت. او این کار را با تکیه بر کارکنان موجود و کمترین پشتیبانی از جانب فروشندگان انجام داد.
یک موضوع مهمی که «بلاسترک» با آن روبرو بود، مسأله پاک کردن دادهها و ساختار بخشیدن به دادهها بطور متناسب بود. از آنجایی که گروه «بلاسترک» اهداف تجاری دادهها را میدانست، توانست یک پایگاه دادهها را به سرعت و به شکلی که در خدمت نیازهای اطلاعاتی کاربران نهایی باشد، برپا کند.
اعضای گروه اصلی عبارت بودند از: «الین هیلیر»، مدیر گزارشدهی مالی جهانی، «برایان دونی» کنترلکننده در ایالات متحده، و «گایلون گارستون» حسابدار هزینهها. همه این افراد برای بهبود کیفیت و صحت دادههایی که به سیستم معاملات آمریکای شمالی «بلاسترک» وارد میشد کار کردند.
«مارسل بوزبوم» مدیر فناوری اطلاعات شرکت در اروپا، توانست طرح مبنایی را که در ایالات متحده ایجاد شده بود بگیرد و آن را با پنج سیستم مختلف معاملات در اروپا منطبق سازد. مهارتهای «بوزبوم» در برنامهنویسی SQL این مکان را فراهم آورد که علیرغم چالشهای چشمگیر در زمینهی زبان و مسألهی دقت در ترجمه، سیستم جدید در بخش اروپایی «بلاسترک» به سرعت و در کمتر از پنج روز برپا کند.
سرانجام هنگامی که «بلاسترک» آماده بود تا پایگاه دادههای MS SQL خود را با بالاترین کیفیت برپا کند، شرکت «اینترورکس» که در شهر «استیلواتر» ایالت اوکلاهما قرار دارد، به سرعت طرح زیربنایی و نقشهی «استخراج، انتقال، و بارگذاری»(ETL Logic) دادهها را تهیه و ارائه کرد.
از بالا هدایت کنید ـ از اقتدار و اختیارات مدیریتی خود بهره بگیرید
«موری» کسبوکار «بلاسترک» را کاملاً میفهمد؛ آن هم نه فقط از منظر فناوری اطلاعات. به همین خاطر، توانایی او در فهمیدن سریع نیازهای کاربر نهایی بر شالودهای از درک عمیق او از کسبوکار و روابط استوار است. به علاوه، تیم مدیریتی «بلاسترک» میدانست مشکلی که در حال حل کردن آن بودند حائز اهمیت بود. و آنها برای این راه حل ارزش قائل بودند؛ بخصوص از وقتی که معلوم شد بودجهای اندک میخواهد و به سرعت انجامپذیر است.
همه این کارها چند ماه وقت نگرفت؛ عملاً چند هفته بود. او از اینکه 500 هزار دلار خرج کند و کارشناسانی از بیرون شرکت بیایند و یک زیرساخت جدید برای دادهها بسازند، خودداری ورزید.
داشبورد هفتگی حسابهای دریافتنی
تولیدکنندگان اطلاعات میتوانند به سادگی ار عهده درخواستهی ویژه برآیند،از آنجایی که ایجاد نمودارها به سرعت و یکپارچه صورت میگیرد
از نظر مدیریت ارشد سازمان و کاربران نهایی، «موری» و گروهش، قهرمان هستند. اقتدار و اعتبار «موری» و همچنین اختیارت اجرایی وی، عامل اصلی در دستیابی وی به این نتایج درخشان بود.
گام بعدی «موری» و گروهش چیست؟ آنها در حال ارتقاء سیستم خود و استفاده از امکانات تحت وب هستند که یک راهحل اینترنتی است و به افراد امکان میدهد تا گزارشها و اطلاعات مورد نیاز خود را از طریق اینترنت ببینند.
توضیح
شما می توانید برای دریافت اطلاعات بیشتر در زمینه داشبوردهای سازمانی و راهکارهای گزارش گیری و تحلیل اطلاعات به نشانی اینترنتی زیر مراجعه کنید:
http://sgbi.systemgroup.net
یادداشت
1. Dashbord: داشبورد مجموعهای از نمودارها و جداول و گزارشهای اطلاعاتی است که به شکلی ساده و بدون نیاز به نرمافزارهای مختلف در اختیار مدیر گذاشته میشود و مدیر میتواند با نگاهی به این مجموعه از وضعیت شرکت یا واحد تحت مسئولیت خود مطلع شود؛ همانطور که یک راننده با نگاهی به علائم و نشانههای روی داشبورد اتومبیل از وضعیت بنزین، روغن، دمای آب، سرعت، شتاب و... مطلع میشود- م.
2. Dimension Tables : در بحث نگهداری و پردازش داده، جدولهای مختصات، جدولهای ضمیمهی جدولهای واقعیات هستند و مختصات دادههای موجود در جدول واقعیات را نشان میدهند، بطور مثال اگر در جدول واقعیات فروش، نام یک فروشگاه به عنوان یک داده آمده باشد، این داده میتواند به یک جدول مختصات مربوط شود و در آن جدول، مختصات آن فروشگاه نظیر شماره شناسایی، محل استقرار، درجهی کیفیت و... درج شود. م.
3. Fact Tables : در بحث نگهداری و پردازش داده، جدولهای واقعیات، جدولهایی حاوی دادههای مشخص نظیر اندازه و مقیاس و... هستند، بطور مثال در جدول واقعیات فروش، دادههایی همچون تاریخ فروش، فروشگاه، کالای فروش رفته و... میتواند وجود داشته باشد. م.
4. Star Schema : در بحث نگهداری و پردازش داده، شمای ستارهای، یکی از انواع طرحهایی است که رابطه جدولهای واقعیات را با جدولهای مختصات مربوط به آن نشان میدهد. شمای ستارهای از سادهترین طرحهاست که معمولا شامل یک یا چند جدول واقعیات به همراه چندین جدول مختصات میشود. م.
5. SQL : یک زبان کامپیوتری برای کار با دادههای موجود در پایگاههای دادهها.
6. ETL Logic: Extracting, Transformation and Loading
اپراتور طلسم شده
آیا اپراتور سوم با سرنوشتی مشابه اپراتور دوم میتواند به موقع سیمکارتهای خود را عرضه کند یا خیر؟
اپراتور سوم تلفن همراه با قدمتی 5 ساله از سال 84 تاکنون، از بدو آغاز و برنامهریزهای مرتبط پرحاشیهترین خبر در حوزه ارتباطات کشور اخیر بوده است. اخبار مربوط به اپراتورسوم این روزها برای خبرنگاران و کسانی که اخبار آن را دنبال میکنند به یک سریال دنبالهدار و تکراری تبدیل شده که هر دفعه هم قهرمانهای داستان عوض میشوند و در مدت زمانی که کمتر از سه ماه به آخرین وعده مسوولان جهت عرضه سیمکارتهای نسل 3اG اپراتور سوم باقیمانده، دو تن از اعضای هیات مدیره تامین تلهکام استعفا میدهند و باز هم به شایعات عدم عرضه به موقع سیمکارتها دامن میزند. اگر بخواهیم نگاه اجمالی به اخبار این اپراتور از ابتدا تاکنون داشته باشیم، وقایعنگاری این اپراتور تقریبا از سه سال پیش جدی میشود.
به گزارش ایلنا، بعد از اعلام وزیر ارتباطات جهت شروع به کار فراخوان مزایده اپراتورسوم مهمترین خبر اعلام سرمایهگذاری 3میلیارد یورویی مگافون در ایران و در پروژه اپراتور سوم تلفنهمراه کشور است، خبر بعدی هم مربوط به انصراف نابهنگام مگافون بیهیچ دلیلی و بیاطلاعی و بیاعتنایی وزیر وقت ( سلیمانی ) به این امر بود.
خبرهای بعد از این اپراتور هم مربوط به کم و زیاد شدن تعداد داوطلبین شرکت در این مزایده و همایشهای بزرگ مجری این طرح در امارات و دبی و اجرای مزایده با 5 کنسرسیوم بود.
مبنا این بود که برنده نهایی مزایده اپراتورسوم در مهرماه سال 87 اعلام شود، آن زمان هم این امر با تاخیری چند ماهه انجام شد و کنسرسیوم تامین اتصالات متشکل از شرکت تامین تلهکام وابسته به شرکت سرمایهگذاری تامین اجتماعی و اپراتور اماراتی اتصالات روز 23 دیماه سال 87 به عنوان برنده مزایده اپراتور سوم تلفنهمراه کشور انتخاب شد، ولی وزیر ارتباطات در اولین سخنان خود در مورد برنده مزایده اپراتور سوم تلفنهمراه، به جای تایید برنده شدن این شرکت از حذف آن به علت انجام ندادن تعهدات مربوط به مزایده خبر داد.
در همین گیرودار، برخی اخبار رسانهها حاکی از این بود که رگولاتوری همزمان با اتصالات با کنسرسیوم زین ایران به عنوان برنده دوم در حال مذاکره بوده، این خبر هم توسط مدیرعامل شرکت فناوری اطلاعات صدف ذخیره وابسته به صندوق ذخیره فرهنگیان(طرف ایرانی کنسرسیوم زین ایران) و هم مدیر روابط عمومی سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی تایید میشود.
به کنسرسیوم زین ایران جهت ارائه مدارک و اعلام آمادگی خود دو بار فرصت داده شد (یکی تا پایان 30 اردیبهشت و دیگری تا 25 خرداد) که فرصت دوم هم تمدید شد، ولی باز هم هیچ مدرکی ارائه نشد و جریان خود به خود کان لم یکن تلقی شد.
بعد از زین دوباره خبری مبنی بر مجوز گرفتن شرکت مگافون برای ارائه سیمکارتهای اپراتور سوم تلفن همراه در رسانهها منتشر شد که این خبر با تکذیب برخی از مسوولان مواجه شد، این خبر در زمانی منتشر شد که مجلس شورای اسلامی برای ساماندهی به وضعیت اپراتور سوم تلفنهمراه جلسهای را با نمایندگان رگولاتوری و وزارت ارتباطات برگزار کرده بود و نتیجه این جلسه تجدید مزایده اپراتور سوم و حذف شرط لزوم شریک خارجی در این مزایده اعلام شده بود.
چرا اتصالات از ایران رفت؟
عدم موفقیت شرکت اتصالات در کسب سومین مجوز تلفن همراه ایران ضربهای سنگین برای این اپراتور اماراتی بوده است. مطمئنا تشکیل کنسرسیومی به ریاست شرکت اتصالات، با توجه به ارتباطات تجاری نزدیک دولت ایران و امارات و وجود جمعیت چشمگیر ایرانی در امارات، میتوانست بهترین روش برای ورود این اپراتور به بازار ایران باشد.
اما فقط چند ماه پس از اعلام شرکت اتصالات به عنوان برنده مجوز، ناگهان تمام امیدهای این شرکت برای ورود به بازار ایران از میان رفت.
یکی از نکات قابل تامل در پرونده اپراتور سوم کش و قوس فراوان مابین شریک داخلی و خارجی کنسرسیوم اتصالات بود، به حدی که وزیر ارتباطات سابق در جلسهای خواهان برقراری صلح بین مدیر عامل اتصالات و تامین تله کام میشود، ولی میانجیگری وزیر ارتباطات (سلیمانی) بین طرفین در یک جلسه خصوصی با شکست مواجه میشود، بسیاری از تحلیلگران عامل مهم کنار گذاشتن اتصالات را همین اختلافات عنوان میکنند.
اگرچه حدس زدن دلیل اصلی حذف اتصالات از مزایده اپراتور سوم ایران بسیار سخت است، این امر نیز غیرمحتمل به نظر میرسد که شرکتی با گستردگی و تجربه اتصالات، نسبت به پرداخت به موقع هزینه مجوز و عمل به تعهداتش غفلت کرده باشد. به عقیده تحلیلگران، یکی از دلایل عدم اعطای مجوز درخواست این کنسرسیوم مبنی بر اصلاح برخی از جنبههای توافقنامه بوده است که تجربه شرکت ترکسل را میتوان دلیلی برای تاکید بر این عقیده دانست.
جالب است بدانید که اتصالات در پیشنهاد مالی خود درصد حقالسهم دولت از درآمد را 23/6 درصد اعلام کرده بود که با توجه به پیشبینی درآمدی این کنسرسیوم، در طول 15سال فعالیت در مجموع مبلغ 163705میلیارد ریال به دولت پرداخت میکرد، همچنین برای تعیین برنده، ارزش روز این مبلغ (NPV) به اضافه معادل ریالی حقالامتیاز اولیه صدور پروانه (300میلیون یورو) ملاک بود که این رقم در خصوص کنسرسیوم تامین اتصالات معادل 53125 میلیارد ریال میشد.
برخی دیگر از تحلیلگران نیز معتقدند که تصمیم حذف اتصالات از سوی رگولاتور و وزیر ارتباطات میتواند تا حدی ریشه در مسائل سیاسی داشته باشد و برخی اخبار در آن زمان دلیل اصلی کنارگذاشتن اتصالات را مصاحبه محمد حسن عمان «مدیرعامل اتصالات» با شبکههای ماهوارهای در خصوص جزایر خلیجفارس ذکر کرده بودند. به هر حال بعد از
کش و قوسهای فراوان و تعلل بیش از حد وزارت ارتباطات و رگولاتوری جهت معرفی برنده نهایی اپراتور سومی که قرار بود در تابستان 88 اعلام شود، اردیبهشت ماه سال جاری پروانه اپراتور سوم با همه حواشی و شایعاتی که داشت بالاخره به آن رسید که از همان ابتدا مدعی بود و مجوز پروانه به شریک داخلی اتصالات، یعنی شرکت تامین تلهکام اهدا شد، در حالی که بارها مسوولان از اعلام اسم تامین تلهکام به عنوان برنده نهایی سرباز میزدند. همزمان با ارائه پروانه اپراتور سوم تلفن همراه به شرکت تامین تله کام، وزیر ارتباطات جزئیات قیمت، زمان ارائه و نیز امکانات این اپراتور که از سال 1387زمزمه ورود آن شنیده میشد، تشریح کرد.
وی قیمت سیم کارتهای اپراتور سوم تلفن همراه که قرار است مکالمه تصویری و نیز اینترنت پر سرعت ارائه دهد را 120 هزار تومان و زمان حضور اپراتور سوم در بازار ایران را دهه فجر اعلام کرد.
انتخاب پیمانکار
شرکت ارتباطات تامین شمس نوین (تامین تله کام) در سال 1386با سرمایهگذاری شرکت شمس تامین و با هدف ارائه خدمات و محصولات متنوع و با توجه به ظرفیتهای بالقوه کشور و منطقه در حوزه فناوریهای اطلاعات و ارتباطات تاسیس شد.
آنچه در معرفینامه این شرکت مطرح شده از آن به عنوان تنها شرکت تخصصی در مجموعه شرکتهای شستا یاد شده در حالی که این شرکت یکی از 16 شرکت سرمایهگذاری تامین اجتماعی بوده و علاوه بر آن گروه شرکتهای داتک و فنآوا نیز به عنوان شرکتهای تخصصی در حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات شناخته شده و طی سالهای اخیر اقدام به ارائه خدمات اینترنت، تلفن اینترنت، وایمکس و حتی دیتاسنتر کردهاند.
سرمایه شرکت تامین تله کام در ابتدای تاسیس هزار و 200 میلیون ریال بوده است. این شرکت پس از به دست آوردن پروانه پروژه اپراتور سوم تلفن همراه اقدام به انتشار اطلاعیهای در خصوص مشاور خارجی کرد. این در حالی است که براساس مصوبه جدید، الزامی برای مشارکت شریک خارجی در پروژه وجود ندارد و این شرکت بعد از این مصوبه توانست اتصالات شریک خارجی خود را عقب زده و مجوز را دریافت کند. تامین تله کام، بعد از این فراخوان اعلام کرد شرکت «سفره کام» از کشور فرانسه را به عنوان مشاور خارجی انتخاب و این مشاور فعالیت خود را آغاز هم کرده است، ولی باز هم خبرها حاکی از آن است که تامین تلهکام در پارهای از موارد با این شریک خارجی دچار مشکل شده است و پروژه سیمکارتهای 3اG متوقف شده است، گویی این شرکت بنای سازگاری با شریک خارجی ندارد.
استعفای دو عضو هیات مدیره اپراتور سوم
آخرین خبری که از این اپراتور منتشر میشود تغییر مدیریتی و استعفای دو عضو هیات مدیره این شرکت است، مهدی افراسیابی و بابک ارشد دو عضو هیات مدیره شرکت تامین تله کام از این سمت استعفا میکنند و علی اصغر عمیدیان و علیزاده جایگزین آنان در شرکت تامین تله کام شدند.
بعد از تغییرات پیش آمده سید ابوالحسن فیروزآبادی ریاست هیات مدیره، ذبیحالله فیض آبادی ثانی مدیرعامل، علی اصغر عمیدیان، علیزاده و سید محسن محسنی شکیب اعضای هیات مدیره تامین تله کام را تشکیل میدهند. ولی باز هم اخبار تایید نشدهای پیرامون استعفا و کنارهگیری فیروز آبادی نیز به گوش میرسد که از سوی هیچ منبع رسمی تایید نشده است، ولی برخی از کارمندان این شرکت ضمن تایید این خبر، وضعیت پروژه اپراتور سوم را در هالهای از ابهام عنوان میکنند. پیش از این در آستانه دریافت پروانه فعالیت در پروژه اپراتور سوم جهانگیر آقازاده که مدیرعامل شرکت تامین تله کام بود جای خود را به ذبیحالله فیض آبادی داد. به هر حال وعده ورود اپراتور سوم با امکاناتی جدا از امکانات اپراتورهای کنونی در شرایطی رقم میخورد که مشترکان تلفن همراه در ایران رضایت چندانی از امکانات و وضعیت مناسب تلفنهای همراه در کشور ندارند و همواره از وضعیت شبکه به دلیل
آنتن دهی نامناسب یا ارسال نشدن پیامکها یا ارسال چند باره پیامکی که یک بار ارسال شده است، ناراضیاند. این روزها که کمتر از سه ماه مانده به پایان سال، تامین تلهکام مانند یک کشتی توفان زدهای میماند که جهت دقیق ساحل را گمکرده است و حتی حاضر نشده برای عرض اندام در نمایشگاه تلهکام شرکت کند و شاید این خود گواه پریشان حالی این شرکت و اعضای آن باشد.
در پایان باید پرسید که آیا اپراتور سوم با سرنوشتی مشابه اپراتور دوم میتواند به موقع سیمکارتهای خود را عرضه کند یا خیر؟
.::مرجع کد آهنگ::.
.::دریافت کد موزیک::.