اسلام و اینترنت (رابطه مذهب اسلام و گسترش اینترنت)
نویسنده: شای لی اشپیگلمن (Shai-lee Spigelman) استاد دانشکده حکومت جان اف کندی دانشگاه هاروارد
از روشهای صحیح مطالعه چه می دانید؟
در مقاله پیشین در مورد اصولی که در هنگام مطالعه باید در نظر داشته باشید، توضیحات مختصری ارایه دادیم. در ادامه این مقاله سعی داریم چند روش معتبر و البته بسیار موثر مطالعه را به شما نوجوانان عزیز آموزش خواهیم داد.
زمانی که صحبت از یادگیری و مطالعه می شود، اولین و مهمترین مساله ای که باید در ذهن داشته باشید این است که در این زمینه باید بین مهارتهای مطالعه، تکنیکهای مطالعه و روش های مطالعه تمایز قایل شد.
مهارتهای مطالعه شامل توانایی یادگیرنده برای یک مطالعه موفقیت آمیز است که نقش بسیار موثری در یادگیری افراد دارد برای مثال توانایی تمرکز، درک دقیق و درست مفاهیم و همچنین توانایی به خاطر آوردن آنچه که قبلا آموخته شده است(یادآوری) از اصول اساسی مهارتهای مطالعه است. البته مهارتهای مطالعه را نباید با تکنیکهای مطالعه و یا روشهای مطالعه اشتباه گرفت. برای درک تفاوت بین این سه مورد به این مثال توجه کنید:
بین مهارتهای مطالعه، تکنیکهای مطالعه و روش های مطالعه تمایز اساسی وجود دارد
یک بازیکن فوتبال را در ذهن مجسم کنید. برای اینکه این فرد تبدیل به یک بازیکن حرفه ای فوتبال شود لازم است که ابتدا مهارتهای اولیه و اصلی را در زمینه های پاس دادن، هد زدن، دریبل کردن و ... کسب کند تا در مرحله بعدی بتواند تکنیکهای یک بازی دسته جمعی مانند فوتبال را بیاموزد. تازه بعد از یادگیری این مهارتهاست که او می تواند در زمینه تکنیکها و روشهای فوتبال تبحر یابد. بنابراین مهارتهایی مانند پاس دادن و دریبل کردن و ..را می توان با مهارتهای مطالعه مورد قیاس قرار داد و از طرف دیگر تکنیکها و روشهای مورد استفاده یک بازیکن فوتبال را با تکنیکها و روشهای مطالعه مقایسه کرد.
تکنیکهای مطالعه نیز به سه گروه عمده برنامه ریزی، نظارت و ارزشیابی و نظم دهی تقسیم می شود. که البته در این مقاله قصد نداریم به توضیح مفصل تکنیکهای مطالعه بپردازیم بلکه تمرکز بیشتر ما بر روی روشهای مطالعه خواهد بود. روشهای یادگیری روشهایی هستند که با آموختن آنها میتوان به یادگیرندگان کمک کرد تا نسبت به یادگیری و تفکر خود آگاهانه عمل کنند و در برخورد با تکالیف مختلف یادگیری از روشهای مفید استفاده کنند. در ادامه سه روش پس ختام، کاپس و مردر به شما نوجوانان عزیز آموزش داده می شود.
روش پس ختام بر سه اصل مهم سازمان دهی، بسط معنایی و تمرین بازیابی استوار است و دلایل عمده موفقیت آن توجه به همین اصول نظری است.
حال و هوای روزهای بلوغ
دوره نوجوانی از مهم ترین و حساس ترین دوره های زندگی انسان به شمار می رود، زیرا در این دوره نوجوان به دنبال یافتن هویت خویش، در مسیر شکل دادن به شخصیتی متکی به خود گام برمی دارد. سؤالات متعددی نیز در ذهن نوجوان نقش می بندد که چنانچه نتواند پاسخی مناسب برای آن ها بیابد، چه بسا ممکن است شخصیتی متزلزل و احیاناً دوگانه پیدا کند.
بنابراین، شناخت جنبه های مهم جسمانی، روانی، اجتماعی، عقلانی و اخلاقی نوجوانان این توانایی را به نوجوان و اطرافیان او می دهد تا شیوه صحیح برخورد با تغییرات جسمی ـ روانی به وجود آمده را بدانند و تا حدی از بروز ناسازگاری های خاص این دوران جلوگیری نمایند. این مقاله، نیم نگاهی به جنبه های مهم شخصیت نوجوانان انداخته است.
دوره نوجوانی هم زمان است با دوره بلوغ. یکی از بحرانی ترین دوره های زندگی.
در دروه بلوغ، تغییرات گوناگونی در ابعاد شخصیتی نوجوان رخ می دهد که هر کدام به نوعی می تواند بر او اثر بگذارد و حتی گاهی شخصیّت او را دگرگون سازد. این مقاله، به برخی از این جنبه ها اشاره دارد. اما پیش از ورود به اصل بحث، توجه به چند نکته لازم است:
1ـ بحران بلوغ: فرایند بلوغ یکی از بحرانی ترین دوره های زندگی هر فرد است. استانلی هال، (Hall, Stanly) که به پدر روان شناسی بلوغ معروف است، این مرحله را «دوران طوفان و فشار» می نامد. نوجوان در این دوره،تمایلات و خواهش های متضادی دارد; مثلاً با این که می خواهد با دوستان باشد، به تنهایی نیزعلاقه مند است.
روسو دوره بلوغ را تولّد مجدّد می داند. او می گوید: وقتی فرد به دوره بلوغ می رسد مثل این است که فرد دیگری با خصوصیات بدنی و روانی متفاوتی در وی به وجود آمده است.
در هفت سال سوّم زندگی که دوران بلوغ و جوانی است، تحولات سریعی در جسم و جان نوجوان پدیدار می گردد و در مدّت کوتاهی اندام و افکارش به کلّی تغییر می کند. دوره نوجوانی و بلوغ به سنین بین 12 تا 18 سالگی اطلاق می شود. این دوره یکی از بحرانی ترین دوره هاست. گاهی گذشتن از مرز کودکی و رسیدن به قلمرو بلوغ با نابسامانی های فراوانی همراه است. در این دوره، نوجوان نه دیگر کودک به حساب می آید و نه هنوز به درستی بالغ گردیده است.
وی در مرز بین این دو مرحله (کودکی و بزرگسالی) قرار می گیرد و با فشارها و انتظارات خاص هر دوره رو به رو می شود; از سویی، اگر کار کودکانه بکند او را ملامت می کنند که بزرگ شده است و این کار در شأن او نیست و از سوی دیگر، معمولاً با او مانند بزرگسالان رفتار نمی شود. در زندگی، نقش کودک و بزرگسال، هر کدام مشخص است و می دانند چه کاری باید انجام دهند، ولی نوجوان در وضع روحی مبهم و پیچیده ای به سر می برد; او به درستی نمی داند چه باید بکند.
2ـ تعریف بلوغ و نوجوانی: کلمه «بلوغ» یا (Puberty) ممکن است به چند صورت تعریف شود:
الف. بلوغ جنسی: بلوغ به این معنا یعنی رسیدن به سن تولید مثل و شهوت جنسی که سنین آن در بین ملل و افراد گوناگون بر حسب نژاد، مناطق جغرافیایی و آب و هوایی متفاوت است و معمولاً بین سنین 12 ـ 18 سالگی واقع می شود.
ب. بلوغ جسمی (فیزیولوژیک): بلوغ به این معنا همان آخرین حدّ رشد اندام ها است که زمان آن از یک سو، به نژاد فرد بستگی دارد واز سوی دیگر، به قوانین رشد و نموّ هر یک از اعضا. در این زمینه، تن کردشناسان (فیزیولوژیست ها) و روان شناسان به این نتیجه رسیده اند که اندام های انسان تا پنج سال اول زندگی به طور سریع رشد می کند و سپس رشد آن تا سنین 12، 13 سالگی به کندی می گراید، در دوره نوجوانی سرعت رشد دوباره افزایش می یابد و در فواصل بین 18 ـ 25 سالگی جسم به حدّ کمال خود می رسد و رشدش نیز متوقف می گردد. لازم به ذکر است که تمام قسمت های بدن در دوره رشد به یک میزان رشد نمی کند، بلکه بعضی از اعضا رشد بیشتری دارند، چنانچه مشهور است که «نوجوان شلوارش یک سال زودتر از کتش کوچک می شود.»
ج. بلوغ شرعی: سن تکلیف در کشورهای گوناگون بر اساس اعتقاداتی که دارند فرق می کند; مثلاً اسلام سن 9 سالگی را برای دختران و 15 سال را برای پسران سن بلوغ می داند.4 البته بعضی از فِرَق اسلامی در سن بلوغ با شیعه فرق دارند; مثلاً فقه حنفی برای دخترسن17 سالگی و برای پسر سن 18 و 19 سالگی را سن بلوغ می داند و فقه مالکی بلوغ را وابسته به سن نمی داند.
د. بلوغ عرفی (سن قانونی): قوانین مدنی کشورها اغلب دو یا سه سال دیرتر از دستورات شرعی نوجوانان را بالغ و مسؤول رفتار خود می داند.
هـ. بلوغ روانی (بلوغ شخصیّت): بلوغ روانی دارای جنبه های گوناگونی از قبیل پختگی، هوش، درک مفاهیم اخلاقی، نقطه اوج حافظه، کمال اراده، انفعالات و سایر خصوصیات ذهنی است که در صورت هماهنگی، تعادل فرد را به وجود می آورد و در صورت ناهماهنگی، موجب رفتار غیر عادی یا بی تعادلی روانی می شود.
با توجه به تعاریف ارائه شده، بلوغ دارای معانی متفاوتی است، اما منظور روان شناسان از آن، بیش تر تغییرات بدنی (جسمی و جنسی) می باشد. آنان مراد خود را از دیگر موارد بلوغ با پسوند می آورند; مثل بلوغ روانی، بلوغ شرعی و بلوغ عرفی و... .
3ـ نوجوانی: اصطلاح «نوجوانی» (Adolesence) در مقایسه با کلمه «بلوغ» معنای وسیع تری دارد و دوران مهمی از زندگی انسان را شامل می شود. سنین بین 12 ـ 18 سالگی، که سنین نوجوانی است، خود به سه قسم می شود: الف. مرحله پیش از بلوغ: ورود تدریجی کودک به مرحله بلوغ
ب. مرحله بلوغ: ظهور معیارهای بلوغ جنسی مثل عادت ماهیانه و احتلام
ج. مرحله پس از بلوغ: رشد صفات ثانویه جنسی.
الف. اهمیت نوجوانی از دیدگاه دانشمندان:
افلاطون این دوره را دوره ای می داند که احساسات و عواطف بر افکار فرد چیره می شود.
روسو می گوید: نوجوانی توّلد ثانوی است.
استانلی هال معتقد است نوجوانی دوره طوفان و فشار بوده و نوجوانی یک جهش ناگهانی است.
کورت لوین آلمانی هم اعتقاد دارد که کودک و بزرگ سال، هر کدام یک نوبت، بار کودکی و بزرگ سالی را بر دوش می کشند، ولی نوجوان مجبور است یکجا بار هر دو را بر دوش بکشد; زیرا متعلق به هر دو می باشد.
ب. اهمیت نوجوانی از نظر اسلام:
اسلام این موضوع را از دو جنبه مثبت و منفی مدّ نظر قرار داده است: در جنبه مثبت، به نظر اسلام، نوجوانی دوره قوّت و توانایی است که در بین دو دوره ضعف و ناتوانی (کودکی و پیری) قرار گرفته: «اللّهُ الذّی خَلقکُم مِن ضعف ثُمَّ جَعل مِن بعدِ ضعف قوّةً ثُمَّ جَعَل مِن بعدِ قوّة ضعفاً و شیبةً یَخلُق ما یشاءُ و هو العلیمُ القَدیرُ.» (روم: 54)
اولیای اسلام نیز نوجوانی را یکی از نعمت های پر ارج الهی و از سرمایه های بزرگ سعادت در زندگی بشر شناخته اند:
ـ قال رسول الله(صلی الله علیه وآله): «اُوصیکم بِالشُّبّانِ خیراً فاِنّهم اَرقّ افَئدةً اِنّ اللّهَ بَعَثَنی بَشیراً و نَذیراً فَحالَفنی الشُّبّانُ و خالفنی الشّیوخُ.»
ـ قال علی(علیه السلام): «شیئان لایُعرف فَضلهما اِلاّ مَنْ فَقَدهما الشّبابُ و العافیة.»
در جنبه منفی، اولیای الهی از این دوره به دوره جنون و مستی تعبیر کرده اند:
ـ قال رسول الله(صلی الله علیه وآله): «الشّبابُ شعبةٌ مِن الجنونِ.»
ذهن در شبکه روانشناسی در عصر اینترنت
نویسنده: جوزپه ریوا (Giuseppe Riva) دکتری تکنولوژی کاربردی روان شناسی عصب شناختی موسسه آکسیولوژیکوی وربانیای ایتالیا- کارلو گالیمبرتی(Carlo Galimberti) استاد دپارتمان روان شناسی دانشگاه کاتولیک ساکرو کوره ی میلان ایتالیا
تاریخ انتشار: : یکم فوریه سال2001
ذهن در شبکه روانشناسی در عصر اینترنت
نویسنده: جوزپه ریوا (Giuseppe Riva) دکتری تکنولوژی کاربردی روان شناسی عصب شناختی موسسه آکسیولوژیکوی وربانیای ایتالیا- کارلو گالیمبرتی(Carlo Galimberti) استاد دپارتمان روان شناسی دانشگاه کاتولیک ساکرو کوره ی میلان ایتالیا
تاریخ انتشار: : یکم فوریه سال2001
نوجوانان وارد شوند!
نکات کلیدی برای رابطه نوجوانان با والدین
1. وقتی که والدینتان غیر منطقی هستند با آنها بحث استدلالی نکنید، لبخنده زده و موافقت کنید. این کار باعث می شود تا احساس خجالت و گناه کنند. هنگامی که آنها سرگرم صحبت با شما هستند، به کار دیگری مشغول نشوید زیرا این کار آنها را عصبانی می کند.
2. هنگامی که والدین منطقی هستند (یعنی درباره انتظارات خود و یا یک تصمیم با شما صحبت می کنند) به آنها گوش دهید تا سخن خود را به پایان برسانند، سپس دلایل و انتقادات خودتان را مطرح کنید. آنها انتظار ندارند که شما سخنشان را قطع کنید لذا از این کار عصبانی می شوند و دیگر به شما احترام نخواهند گذاشت.
3. اگر والدینتان درخواست شما را رد کردند یا اجازه انجام کاری را به شما ندادند یا آزادی شما را محدود کردند، نپرسید «چرا؟» زیرا با «نه» دیگری مواجه می شوید. به جای آن بگویید «چه کاری می توانم انجام دهم تا به درخواستم پاسخ دهید یا به آزادی من احترام بگذارید؟»
سؤال «چه باید بکنم؟» به شما نشان خواهد داد که برای جلب رضایت والدین خود چه کاری باید انجام دهید.
4. اگر والدین شما عصبانی شدند بر اعصاب خود مسلط باشید و آن را کنترل کنید. بسیاری از مواقع، عواملی چون رئیس، همسایه و مغازه دار باعث ناراحتی آنها شده اند نه شما. با آنها آرام باشید و اگر فایده ای نداشت کاری به کارشان نداشته باشید تا به حالت عادی باز گردند.
5. والدین از نظر شما گاهی بی انصاف هستند و این کار آنها شما را عصبانی می کند. هنگامی که یکی از شما عصبانی هستید، هیچ گاه به بی انصافی آنها انتقاد و اشاره نکنید و صبور باشید.
6. وقتی که عقاید ، خواسته ها و یا شکایات خود را مطرح می سازید ، صدایتان را بلند نکنید و آرام باشید. اگر فریاد بزنید، آنها فقط صدایتان را می شنوند ولی اگر آرام باشید سخنان شما را نیز می فهمند.
7. هیچ گاه خود را در موقعیتی قرار ندهید که یکی از شما برنده یا بازنده باشید. شما یک بچه هستید، لذا شکست خواهید خورد و یا تنبیه خواهید شد. سعی کنید مصالحه و تفاهم کنید تا موقعیتی ایجاد شود که هر دو شما در آن پیروز باشید.
8. اگر نمی توانید با والدین خود صحبت کنید اما موضوعی را باید حتما با آنها در میان بگذارید ، از واسطه کمک بگیرید.
9. گاهی اوقات با پدر یا مادر خود به تنهایی بیرون بروید. به آنها بگویید دوست دارید گاهی با آنها تنها باشید. آنها ابتدا از شنیدن این موضوع نگران می شوند و گمان می کنند که می خواهید خبر ناگواری به آنها بدهید، حتی ممکن است از شنیدن سخنان شما احساساتی شده و شما را در آغوش بگیرند. تحمل داشته باشید.
10. وقتی که والدین شما مشغول مطالعه و یا تماشای تلویزیون هستند، گاهی آنها را همراهی کنید. درباره موضوعاتی چون مدرسه، دوستان و دیگر مسائل مورد علاقه شان صحبت کنید. آنها ممکن است در آغاز تصور کنند که تغییر رفتار شما دلیل خاصی دارد ولی این احساس را به تدریج از دست داده و شخصیت جدید شما را خواهند پذیرفت.
11. بدیهی است شما حاضر نیستید به افرادی که با شما مشاجره می کنند یا همکاری ندارند کمک کنید. اگر شما نیز با والدین خود چنین برخوردی داشته باشید آنها به شما کمک نکرده و با درخواست های تان موافقت نخواهند کرد. سعی کنید با آنها درگیر نشوید و روحیه همکاری داشته باشید؛ مطمئن باشید نتیجه این رفتار به سود شما خواهد بود.
چگونه بر مشکلات عاطفی غلبه کنیم؟
از آنجا که عواطف بخش مهمی از زندگی ما انسانها به خصوص نوجوانان و جوانان را تشکیل می دهد، مشکلات عاطفی نیز بخش جدایی ناپذیر زندگی ما هستند. نمی دانم تا به حال برای شما اتفاق افتاده که عزیز ترین تان را از دست دهید و یا تجربه یک نامزدی و یا ازدواج ناموفق را داشته اید؟ و یا حتی ممکن است تجربه تلخ از دست دادن پدر ، مادر، فرزند و ... را پشت سر گذاشته باشید.
اینها جز آن دسته رخدادهایی هستند که چالشهای عاطفی بسیار بزرگی برای ما انسانها به وجود آورده و در اصطلاح عامیانه باعث" شکستن قلب " افراد می گردد. وقتی افراد دچار این حالات می گردند دیگر مطمئن می شوند که با از دست دادن فرد مورد علاقه خود هرگز نمی توانند به شرایط اولیه زندگی خود بازگردند ولی ما در این مقاله سعی داریم شما را راهنمایی کنیم تا بتوانید این رنج انبوه را پشت سر گذاشته و تسکینی بر قلب شکسته تان باشیم.
روزهای اول و دوم
گام اول
فراموش نکنید که این شرایط بسیار سخت است اما کشنده نیست بنابراین بهتر است که در روزهای نخستین این اتفاق ناگوار به اندازه کافی به خودتان فرصت و استراحت دهید. همچنین به خودتان اجازه دهید که در برابر این اتفاق به سوگواری پرداخته و حتی تا جایی که دوست دارید گریه کنید. اگر شاغل هستید مرخصی استعلاجی بگیرید و یا اگر دانشجو یا دانش آموز هستید به خودتان مرخصی دهید. تمام روز را بخوابید و سعی کنید از خوراکی های شیرین مانند بستنی و ... استفاده کنید.
گام دوم
فقط نیمه خالی لیوان را نبینید بلکه به جنبه های مثبت این رویداد نیز توجه داشته باشید. وقتی ما با مشکلات عاطفی
شدید مواجه می شویم و قلبمان می شکند، یعنی یک انسان عاطفی هستیم و این امتیاز کمی نیست؛ سعی کنید برای کنار آمدن با این مساله دایما از خودگویی های مثبت استفاده کنید مانند "این اتفاق هم می گذرد" و یا " من تحمل این فشار شدید را دارم" و ... برخی دیگر از افراد نیز سعی می کنند از اذکار مذهبی و یا دعا و نیایش (برای کسب آرامش) بهره گیرند.
گام سوم
ارتباط نزدیک تری با دوستان و اقوام خود بر قرار کنید. این اقدام به شما کمک می کند تا غم و اندوه خود را با آنها تقسیم کنید . از دیدن فیلمهای پریشان کننده و یا موسیقی غمگین خودداری کنید و در ازای آن سعی کنید موسیقی شاد و یا حتی فیلم های کمدی و یا تصاویری که تضمین کننده احساس خوب در شما هستند، استفاده کنید.
میل به زیبایی تا چه حد؟
برای مطالعه ی قسمت قبل با نام «نیاز به زیبایی در روزهای جوانی» کلیک کنید.
زیاده روی در تجمل
توجه به خودآرایی بیش از اندازه می تواند منشاء بیماری وسواس شود و رفته رفته مایه اختلالات روحی گردد. توجه بیش از اندازه به خودآرایی ، برای جلب توجه دیگران ، ممکن است باعث پیدایش خوی ناپسند ریاکاری و خودپرستی شود و آدمی را منفور و مردود جامعه نماید. توجه بیش از اندازه به خودآرایی می تواند شخص را از فعالیت های ثمربخش زندگی باز دارد و عمر عزیز، که سرمایه سعادت بشر است، در راه های غیرمفید و احیانا مضر مصروف می گردد.
جمال معنوی و اخلاقی
نکته مهمی که لازم است اذهان همه مردم ، به خصوص جوانان به آن معطوف گردد این است که در نظر اولیای گرامی اسلام ، زیبایی بشر منحصر به جمال طبیعی و تجمل مصنوعی نیست ، بلکه جمال معنوی و اخلاقی نیز یکی از مهم ترین ارکان اساسی زیبایی بشر است. به عبارت دیگر، زیبایی جامع و کامل برای انسان عبارت از این است که سیمای جسم و جان و شکل صورت و معنی، هر دو زیبا و جمیل باشند.
جمال طبیعی و تجمل مصنوعی ظاهر مردم را زیبا می کند، ولی جمال علم و اخلاق که عالی ترین زینت و درخشان ترین زیور اختصاصی انسان است، به آدمی زیبایی روحانی و جمال معنوی عطا می نماید.
گرچه جمال و تجمل ظاهری آدمی را محبوب و دلخواه مردم می کند، ولی بهترین جمالی که شایسته مقام بشر است و به انسان کمال حقیقی و عزت واقعی می بخشد، جمال علم و اخلاق و زیبایی صفات حمیده و سجایای انسانی است.
(قال علی علیه السلام : میزة الرجل عقله و جماله مروته).
زیبایی علم و اخلاق
علی علیه السلام فرموده است : امتیاز مرد به عقل او و جمال و زیبایی اش به مردانگی و فضایل اخلاقی اوست .
(و عنه علیه السلام : العلم جمال لایخفی و نسب لایجفی) .
و نیز فرموده است: زیور دانش برای انسان، جمالی است که پوشانده نمی شود و نسبی است که مورد جفا قرار نمی گیرد.
(قال ابو محمد العسکری (ع ) حسن الصورة جمال ظاهر و حسن العقل جمال باطن) .
امام عسکری علیه السلام فرموده است : زیبایی صورت، جمال ظاهری انسان است و زیبایی عقل و فکر، جمال باطنی اوست.
در روایات اسلامی و همچنین در مضامین ادعیه وارده ، مکرر کلمه جمال درباره ذات مقدس حق به کار رفته و اولیای گرامی اسلام خداوند را با صفت جمال یاد کرده اند.
امام صادق علیه السلام از جد گرامی اش علی علیه ماالسلام روایت کرده است که فرمود: خداوند جمیل است و جمال و زیبایی را دوست دارد، و همچنین دوست دارد که اثر نعمت های خود را در مردم مشاهده فرماید.
میل جوان به جمال روحانی
خوشبختانه، در دوران شباب، میل به جمال روحانی و سجایای اخلاقی، خود به خود در باطن جوانان بیدار می گردد و علاقه به زیبایی معنوی، مانند عشق به خودآرایی و تجمل ظاهری، در ضمیرشان شکفته می شود. به عبارت دیگر، جوانان به طور طبیعی مایل به فتوت و جوانمردی هستند، و به فضایل اخلاقی و صفات ممتازه انسانی علاقه دارند.
جوانان فطرتا شیفته راستگویی، درستکاری، وفای به عهد، ادای امانت، عزت نفس، خدمت به مردم، فداکاری و صفاتی نظایر اینها هستند و از دروغگویی، نادرستی، عهدشکنی و خیانت متنفرند، و از مشاهده رفتار و گفتار نادرست دیگران برافروخته و خشمگین می کردند.
پرورش سجایای اخلاقی
مربیان لایق باید از این سرمایه طبیعی استفاده کنند و خواهش فطری سجایای اخلاقی را در ضمیر جوانان پرورش دهند. مربیان باید میل به خلقیات پاک انسانی را، که مایه جمال روحانی و زیبایی معنوی است ، در نسل جوان تقویت نمایند و آنان را مردانی شایسته و لایق بار آورند.
ایده آل اخلاقی با ایده آل جمال پسندی جوان بستگی دارد. هر مربی و معلمی که از ندای ارزشهای اخلاقی غافل بماند و از این قدرت استفاده نکند، مقصر و بدبخت است .
ارزش های اخلاقی جوانان ، با نوع ارزش های سنین کمال متفاوت اند. تعاون و همکاری ، به نظر آنان ، همچون فداکاری است. نیکی مفهوم ترحم را دارد. بردباری که در دوران جوانی بسیار مشکل است، صورت یک جوانمردی قهرمانی را پیدا می کند.
صفای باطن جوان
ارزش های دیگری وجود دارد که جوانان آنها را ترجیح دهند. مثلا شرافت، کفایت و لیاقت شخص، دوستی و صمیمیت قاطع، مانند قهرمانان افسانه ای شجاعت تا درجه ای که به فداکاری در راه هدفی که انسان دوست دارد منجر شود. تمام این صفات، جوان را برای شکفتگی کامل امکانات فردی آماده می سازند.
اولیای گرامی اسلام، در قرون گذشته، ضمن بیانات خود، به روح پاک جوانان و تمایل فطری آنان، به اصول اخلاقی و انسانی تکیه کرده و بهره برداری از آن سرمایه بزرگ را در راه تربیت صحیح نسل جوان، به مربیان خاطرنشان نموده اند.
مردی به نام ابی جعفر احول، از دوستان امام صادق علیه السلام، مدتی به تبلیغ مذهب تشیع و نشر تعالیم اهل بیت علیه السلام اشتغال داشت. روزی شرفیاب محضر آن حضرت شد.
امام علیه السلام از او سئوال کرد: مردم بصره را در قبول روش اهل بیت و سرعت پذیرش آیین تشیع چگونه یافتی ؟
عرض کرد: مردم قلیلی تعالیم اهل بیت را پذیرفتند.
امام علیه السلام فرمود: توجه تبلیغی خود را به نسل جوان معطوف دار و نیروی خویش را در راه هدایت آنان به کارانداز، زیرا جوانان زودتر حق را پذیرند و سریع تر به هر خیر و صلاحی می گرایند.
کتاب جوان از نظر عقل و احساسات - محمد تقی فلسفی
اینترنت محض
نویسنده: فیلیپ برتون( Philippe Breton) استاد جامعه شناسی دانشگاه مارسی
آسیب شناسی الگوهای رفتاری در نوجوانی
پرونده روی میز نشان می داد که فاطمه دختر 15 ساله ای است که در کلاس اول دبیرستان مشغول به تحصیل است در باز شد و دختری جوان با روپوشی نسبتأ تنگ و کوتاه با شالی که فقط قسمت وسط موهایش را پوشانده و موهایی به اصطلاح سیخ سیخی ،کفشهای اسپرت و ورزشی و کوله پشتی روی دوشش با خانمی چادری وارد اتاق شدند . آنها با فاصله از هم نشستند . از آنها خواستم که علت مراجعه خود را توضیح دهند .مادر شروع به صحبت کرد که مدتی است با دخترش دچار مشکل شده اند . توضیح دارد که تا سوم راهنمایی دختری بسیار سر به زیر بود و شئونات خانواده را رعایت می کرد تا آنموقع در شهرستانی زندگی می کردند . دختر مثل سایر دختران پوشش مناسبی داشت از نظر تحصیلی هم بسیار موفق بود او گفت حدود 2 سال است که به تهران آمدیم و در این منطقه ساکن شدیم .
سال اول دبیرستان فاطمه را در یک مدرسه غیر انتفاعی ثبت نام کردیم واز همان موقع مشکلات ما شروع شد . اوایل سال وقتی فاطمه از مدرسه بر می گشت بسیار عصبی بود با ما کمتر صحبت می کرد با خواهر و برادرش سر ناسازگاری داشت و بعد از مدتی به من اعتراض کرد که دوست ندارم مرا به مدرسه ببرید . من دیگر بزرگ شده ام بچه ها مسخره ام می کنند که چرا مادرت ترا به مدرسه می آورد می خواهم خودم بروم . علیرغم مخالفت های پدر مجبور شدم به او اجازه دهم که تنها به مدرسه برود ولی دلم طاقت نیاورد و چند بار دورا دور مراقبش بودم می دیدم که نزدیک مدرسه که میرسد چادرش را در آورده در کیفش می گذارد ، موضوع را با او در میان گذاشتم که چرا اینکاررا می کنی گفت تنها دختر چادری در مدرسه من هستم . بچه ها مرا تحویل نمی گیرند و با دیده حقارت به من نگاه می کنند. از طرفی مبلغ قبض تلفن بطور قابل ملاحظه ای افزایش یافت و این موضوع موجب اعتراض شدید پدرش شد . از طرف دیگر پس از مراجعه به مدرسه و جویا شدن وضع تحصیلی او متوجه شدیم که افت شدیدی کرده و سال اول دبیرستان را با نمرات بسیار پایینی پشت سر گذاشت .
از امسال هم از نظر وضع ظاهری همانطور که می بینید تغییرات شدیدی در خودش ایجاد کرده که پدرش مرتب مرا سرزنش می کند. و در خانه بخاطر فاطمه با همسرم مرتب جر و بحث داریم . نمی دانم چه کنم از یک طرف افت تحصیلی فاطمه ، از یک طرف تغییرات ظاهری که در او ایجاد شده که به هیچ وجه در شأن خانواده ما نیست ، درگیری مستمر با فاطمه بخاطر شکل و قیافه ای که برای خودش درست می کند نمی دانم با او چه کنم .از مادر خواستم که چند دقیقه ای بیرون اتاق باشد تا به تنهایی با فاطمه صحبت کنم . بعد از اینکه مادر از اتاق خارج شد دختر یک نفس بلندی حاکی از عصبانیت کشید .
نوجوانان غالبأ به توصیه های دوستان خود روی می آورند و از آنان آرامش می خواهند دوستان غالبأ به نوجوانان در کسب مهارتهای اجتماعی و هویت کمک می کنند .
گفتم خوب حالا تو بگو جریان از چه قرار است . او گفت مادرم فکر می کند هنوز در آن شهر کوچک زندگی می کنیم او مرا درک نمی کند . من دوست ندارم انگشت نمای دیگران باشم تا موقعی که چادر داشتم مجبور بودم تنها در گوشه ای از کلاس بمانم با هیچ کس نمی توانستم صحبت کنم احساس بدی داشتم افسرده شده بودم . برای درس تمرکز نداشتم . دوست نداشتم تنها بمانم ، می خواستم مرا تحویل بگیرند احساس تنهایی شدیدی داشتم . این بود که تصمیم گرفتم چادر را کنار بگذارم . دوست داشتم مثل بقیه بچه ها زیبا و امروزی باشم مثل آنها لباس بپوشم موهایم را مثل آنها آرایش کنم با این تغییرات کما کم جذب بچه ها شدم . کما کم حرفی برای گفتن داشتم و ارتباطاتم با دوستانم قویتر شد و از تنهایی در آمدم شبها که خانه می آمدم ارتباط تلفنی خود را با دوستانم حفظ کردم ، در مدرسه احساس راحتی می کردم ولی در خانه اوضاع بر عکس شده بود و مرتب سر من در خانه جنجال به پا بود همین موضوع باعث شد که من بیشتر بطرف دوستانم کشیده شوم و برای فرار از این تنش ها وقتی به خانه می رسیدم ترجیح می دادم که به اتاقم بروم و کمتر بیرون بیایم. محیط خانه ما پر تنش شده احساس راحتی نمی کنم . از اینکه باعث دعوای آنها می شوم ناراحتم .
همسالان در تلاش نوجوانان جهت استقلال پیدا کردن به آنان کمک می کنند و نقش یک دوست فهیم را برای آنها بازی می کنند .نوجوانان چگونه بر یکدیگر تأ ثیر می گذارند ؟
یکی از ویژگیهای سنین نوجوانی ، کاهش مدت زمانی است که نوجوان با خانواده اش می گذراند . در پژوهشی که در خصوص گذران اوقات فراغت صورت گرفته نشان می دهد که نوجوانان در سال آخر دبیرستان فقط 14 درصد از اوقات بیکاری خود را با خانواده خویش می گذرانند این قطع ارتباط لزومأ معلول اشکال در روابط خانوادگی نیست بلکه معلول نیروهای تأثیر گذار بیرون از خانواده دسترسی پیدا کردن به ماشین و حق بیرون ماندن از خانه است . همسالان در تلاش نوجوانان جهت استقلال پیدا کردن به آنان کمک می کنند و نقش یک دوست فهیم را برای آنها بازی می کنند . چون همسالان نوجوان نیز تحت همان فشارها و استرس ها هستند ، فرض را بر این می گذارند که درد آنها را می فهمند . نوجوانان غالبأ به توصیه های دوستان خود روی می آورند و از آنان آرامش می خواهند دوستان غالبأ به نوجوانان در کسب مهارتهای اجتماعی و هویت کمک می کنند . گروه همسالان به نوجوانان اجازه می دهند بر اساس معیارهای گروه به ارزیابی اعمال خود بپردازند .وقتی نوجوانان از لحاظ هیجانی خود مختارتر می شوند و از پدر و مادرشان کمتر بت می سازند ، وابستگی کمتری به والدین خود پیدا می کنند و به همسالان خود بیشتر متکی می شوند . این جریان با افزایش آسیب پذیری در برابر نفوذ همسالان همراه می شود . هر کسی متناسب با نیازها ، شخصیت و علایق خودش ، دوستان خود را انتخاب می کند .
نوجوانانی که ناراحتیها را درونی می کنند یعنی به شدت افسرده و مضطرب هستند دوستانی را انتخاب می کنند که مثل آنها ناراحتیهای درونی دارند . والدین غالبأ نگران شدت همرنگی فرزندان خود با همسالان شان هستند . اگر خواسته پدر و مادر نوجوان یک چیز باشد و خواسته گروه همسالان چیز دیگری ، نوجوان چه کار خواهد کرد؟ بستگی دارد . همسالان و والدین برای نوجوانان در زمینه های مختلف حکم راهنماهای قابل را دارند . گروه همسالان در زمینه های سطحی و اجتماعی مثل مد و احساسات مرتبط با مدرسه مطلع ترند . نوجوانان در رابطه با موضوعات اجتماعی جزیی و روز مره ای چون مد و لباس ، موسیقی و گذران اوقات فراغت خصوصأ در مقطع دبیرستان بیشتر تابع نظر همسالان خود هستند اما در مورد ارزشهای عمیق خانوادگی ، تحصیلی و مالی معمولأ به پدر و مادرشان رجوع می کنند . البته اگر رابطه خوبی با آنان داشته باشند . نوجوانان به تدریج که بزرگتر می شوند به نظر صاحب نظران هر زمینه رجوع می کنند . پس اشتباه است که فکر می کنیم نوجوانان بین والدین و همسالان خویش گیر می کنند و خودشان هیچ نظری ندارند . تصمیمات نوجوانان غالبأ معرف این است که نوجوانان قوه قضاوت مستقل و معقولی دارند . روابط همسالان تحت تأثیر روابط خانوادگی است . نوجوانان خود مختار از خانواده هایی بیرون می آیند که روشهای اقتداری بر آنها حاکم بوده است . کودکانی هم که در خانواده های کم توجه و بسیار کنترل کننده یا سهل گیر بزرگ شده اند به نوجوانانی تبدیل می شوند که به همسالان خویش گرایش دارند.
لذا در این زمینه نیاز سنجی از اهمیت بالایی برخوردار است اگر نیاز او را به دوست درک کنیم و انکار نکنیم و او را در انتخاب دوست یاری کنیم می توانیم مطمئن باشیم که نوجوان ما با گذران وقت در کنار آنها هم به برطرف کردن نیاز پرداخته و هم به بازآموزی مهارت های جدید منجر شده است. علاوه بر آن باید اقدامی کرد تا نوجوان بتواند در کنار خانواده برنامه های جذاب داشته باشد . به این طریق از خانواده گریزان نشده و کمتر تمایل دارد تا زمان بیشتری را به دوستان خود متعلق سازد .
مرکز مهر
.::مرجع کد آهنگ::.
.::دریافت کد موزیک::.